چرخش درشت نی نام بیماری مادرزادی است که در آن استخوان درشت نی در طول خود و حول محور طولی چرخیده است.
چرخش ران نام بیماری مادرزادی است که در آن استخوان ران در طول خود و حول محور طولی چرخیده است.
جااندازی باز نوعی جااندازی شکستگی یا دررفتگی است.
جااندازی بسته نوعی جااندازی شکستگی یا دررفتگی بدون دیدن مستقیم محل آسیب است.
جابجا کردن تاندون نوعی عمل جراحی برای درمان پارگی های شدید تاندون است.
جمود مفصلی به معنای خشکی شدید مفصل است. در جمود مفصلی غضروف سطح مفصل از بین رفته و استخوان های تشکیل دهنده مفصل به یکدیگر جوش می خورند. نتیجه این است که حرکات مفصل بطور کامل از بین می رود. البته ممکن است جمود مفصلی به علت سفت شدن شدید کپسول مفصلی و رباط های اطراف آن ایجاد شده باشد.
تارس نام دسته ای متشکل از هفت استخوان در کف پا است که در بین پنجه پا و مچ پا قرار گرفته است.
تارسومتاتارس نام پنج مفصل در کف پا است که بین استخوان های تارس و استخوان های متاتارس قرار گرفته اند.
تالوس نام یکی از استخوان های تارس است. استخوان تالوس یا قاپ در یالای استخوان پاشنه یا کالکانه قرار گرفته و در بالا با استخوان تیبیا یا درشت نی و در پایین با استخوان پاشنه و در جلو با استخوان ناویکولر مفصل می شود. قسمت اعظم سطح رویی استخوان تالوس را غضروف مفصلی پوشانده است. خونرسانی به استخوان تالوس خیلی خوب نیست و در موارد شکستگی ممکن است دچار نکروز آوازکولر یا سیاه شدگی شود.
تاندنیت Tendinitis به معنای التهاب تاندون است. تاندون یا زردپی یک طناب بافتی بسیار محکم و قابل انعطاف است که از یک طرف به عضله و از طرف دیگر به استخوان متصل می شود. در بعضی بیماری های روماتیسمی و یا در بعضی اوقات بدنبال ضربه، تاندون بخصوص در محل اتصال به استخوان دچار التهاب می شود که به آن تاندنیت می گویند.
تاندون یا زردپی یک طناب بافتی بسیار محکم و قابل انعطاف است که از یک طرف به عضله و از طرف دیگر به استخوان متصل می شود.
تاندینوز Tendinosis به معنی بیماری تاندون است. تاندون یا زردپی یک طناب بافتی بسیار محکم و قابل انعطاف است که از یک طرف به عضله و از طرف دیگر به استخوان متصل می شود. در سنین بالا و یا در کسانی که یک حرکت خاص را بطور مکرر انجام می دهند ( ورزشکاران) در محل اتصال تاندون به استخوان، رشته های ظریفی که تاندون را درشت می کنند دچار پارگی های میکروسکوپی شده و خراب و ضعیف می شوند. این وضعیت را تاندینوز می گویند.
تراپزوئید Trapezoid نام یکی از استخوانچه های مچ دست بوده و به معنای شبیه ذوزنقه است. در مچ دست انسان هشت استخوان وجود دارد که به آنها استخوانچه های کارپ هم می گویند.
تراپزیوم نام یکی از استخوانچه های مچ دست بوده و به معنای ذوزنقه است. در مچ دست انسان هشت استخوان وجود دارد که به آنها استخوانچه های کارپ هم می گویند.
تراکشن به معنای کشش است. تراکشن یا کشش طریقه ای است که پزشک ارتوپد از آن برای بی حرکتی و یا جااندازی نسبی و یا جااندازی کامل یک شکستگی استفاده می کند.
تراکم استخوان به معنای میزان سفتی و استحکام آن است.
ترقوه Clavicle نام استخوانی در شانه است. استخوان ترقوه یه شکل یه میله ای خمیده به شکل حرف S البته با انحنای کمتر است. دو استخوان ترقوه در بالاترین قسمت جلوی قفسه سینه قرار گرفته از طرف داخل با استخوان جناغ و از طرف خارج با استخوان کتف یا اسکاپولا مفصل می شوند.
ترندلنبرگ Trendelenburg position طریقه ای دراز کشیدن است که در آن بیمار طاق باز بوده و سر وی نسبت به پاها به سطح زمین نزدیک تر است. بعضی معاینات پزشکی و بعضی اعمال جراحی در وضعیت ترندلنبرگ انجام می شود. همچنین پزشک به بعضی بیماران توصیه می کند تا در مدت درمان در وضعیت ترندلنبرگ قرار داشته باشند.
ترندلنبرگ Trendelenburg gait یک علامت پزشکی بوده و نشانه ضعف عضلات گلوتئال یا ابدکتور لگن است. افرادی که دچار ضعف عضلات ابدکتور لگن به هر دلیلی هستند (مانند دررفتگی مادرزادی مفصل ران) در هنگام ایستادن، اگر پای طرف سالم را از روی زمین بردارند لگن طرف سالم به سمت پایین چرخیده و تنه بیمار به سمت مقابل منحرف می شود. به راه رفتن این افراد راه رفتن ترندلنبرگ می گویند. این افراد در حین راه رفتن مرتبا تنه خود را به طرفین خم می کنند.
تروکانتر Trochanter نام دو برجستگی استخوانی در قسمت های بالایی استخوان ران است. در زیر سر و گردن استخوان ران دو برجستگی به نام های تروکانتر بزرگ و کوچک وجود دارد. تروکانتر بزرگ در سمت خارج قرار داشته و محل اتصال عضلات گلوتئال است. تروکانتر کوچک در سمت داخل است و عضله ایلیوپسواس به آن متصل می شود.
تروما Trauma به معنی آسیبی است که بر اثر وارد شدن ضربه به بدن وارد می شود. ضربات وارده به بدن می توانند موجب شکستگی استخوان ها، پارگی عصب یا عروق، زخم پوستی و مشکلات دیگر شوند. تروما به اندام و یا احشاء داخلی بدن می تواند بدنبال تصادف وسایل نقلیه و یا سقوط از ارتفاع بوجود آید.
تروماتولوژی Traumatology نام شاخه ای از طب است که به بررسی ضایعات ناشی از تروما می پردازد. تروماتولوژی در مورد روش های مختلف در تشخیص و درمان آسیب های ناشی از ضربه به بدن بحث می کند. تروماتولوژی از زیر شاخه های مهم جراحی و ارتوپدی است.
ترومبوآمبولی به معنای تشکیل لخته در درون رگ خونی و سپس حرکت آن از طریق رگ به محل دیگر و مسدود کردن رگ در محل جدید است.
ترومبوز به معنی لخته شدن خون در داخل یگ رگ خونی است.
تری کتروم Triquetrum نام یکی از استخوانچه های مچ دست بوده و به معنای سه گوش است. در مچ دست انسان هشت استخوان وجود دارد که به آنها استخوانچه های کارپ هم می گویند. این استخوانچه ها در دو ردیف چهار تایی در کنار هم قرار دارند. استخوان تری کتروم در ردیف پرگزیمال یعنی ردیفی که به ساعد نزدیک تر است قرار دارد. در این ردیف استخوان تری کتروم بعد از استخوان لونیت قرار می گیرد.
تعویض مفصل نوعی عمل جراحی بازسازی مفصل و نوعی آرتروپلاستی است.
تغییر شکل گردن قو Swan neck deformity یا سوان نک نوعی تغییر شکل یا دفرمیتی در انگشت دست است. تغییر شکل گردن قو معمولا در روماتیسم مفصلی ایجاد می شود. در دفرمیتی گردن قو مفصل اینترفالانژیال دیستال یعنی مفصل انتهایی انگشت دست خم شده و مفصل اینترفالانژیال پرگزیمال یعنی مفصل وسطی انگشت به سمت پشت منحرف می شود.
تغییر شکل مادلانگ Madelung deformity نوعی اختلال رشد مچ دست است که موجب قوسی شدن استخوان رادیوس یا زند زبرین می شود. بیماری مادلانگ معمولا ارثی است و در دختران بیشتر دیده می شود. این بیماری معمولا دو طرفه بوده و موجب انحراف مچ دست می شود. تغییر شکل شدید مچ دست بدنبال بیماری مادلانگ ممکن است نیاز به عمل جراحی داشته باشد.
تنار Thenar یک برجستگی عضلانی در کف دست است. در کف دست انسان نزدیک به انگشت شست، یک برجستگی نرم وجود دارد که محل قرار گیری عضلات مهمی است. این عضلات عمدتا برای حرکت دادن انگشت شست بکار برده می شوند. برجستگی ایجاد شده بر اثر این توده عضلانی را تنار می گویند.
تنگی کانال نخاع نام بیماری است که در آن کانال نخاعی بنا به عللی تنگ شده و به نخاع که در درون آن قرار دارد فشار وارد می کند.
تنوسینوویت Tenosynovitis به معنای التهاب غلاف اطراف تاندون است. در اطراف تاندون ها یا زردپی ها یک غلاف بافتی ظریف وجود دارد که به آن تنوسینوویوم می گویند. در درون این غلاف مایعی وجود دارد که موجب می شود تاندون در حین حرکت با بافت های اطرافش اصطکاک کمی داشته باشد. گاهی بنا به عللی این غلاف ملتهب می شود و به این التهاب تنوسینوویت می گویند. علت تنوسینوویت معمولا کار کشیدن زیاد از اندام و تاندون و یا گاهی اوقات روماتیسم مفصلی است. مهمترین علامت تنوسینوویت درد در محل تاندون است.
تنه استخوان Bone shaft به قسمت وسط استخوان های بلند می گویند. استخوان های بلند معمولا به شکل یک میله هستند که دو سر آنها در محل مفصل، کمی برجسته تر و حجیم تر است. قسمت وسطی استخوان که کمی نازک تر ولی محکم تر است را تنه یا شفت استخوان می گویند. تنه استخوان از جنس استخوان کوزتیکال است.
توبروزیته Tuberosity به معنی یک برجستگی بر روی استخوان است. توبروزیته ها معمولا در محل چسبیدن تاندون ها به استخوان قرار دارند. بطور مثال در سر استخوان بازو دو توبروزیته بزرگ و کوچک قرار دارد که در محل اتصال عضلات روتاتور کاف به استخوان قرار گرفته اند.
تورتیکولی به معنای کج بودن گردن است.
تورنیکه Tourniquet نام وسیله ای است که به دور اندام بسته می شود تا مسیر جریان خون آن را مسدود کند. در اطاق عمل و برای بعضی اعمال جراحی ارتوپدی از نوعی تورنیکه بادی استفاده می شود. آن را مانند بازوبند به دور بازو یا ران می بندد و با باد کردن آن مانع از رسیدن جریان خون به انتهای اندام میشوند. به این ترتیب جراح میتواند بدون وجود مشکل خونریزی عمل جراحی را انجام دهد. از تورنیکه همچنین برای پر خون کردن ورید های سطحی اندام فوقانی به جهت راحت تر کردن خونگیری استفاده میشود. استفاده از تورنیکه (به هر شکلی) در بیرون از فضای اطاق عمل توصیه نمی شود.
توفوس Tophus نام رسوب اسید اوریک در بافت های بدن در بیمار مبتلا به نقرس است. در بیماران نقرسی که سطوح بالایی از اسید اوریک در خونشان دارند ممکن است بلور های اسید اوریک در پوست، غضروف، استخوان یا دیگر بافت ها رسوب کند. بیماران دچار توفوس نقرسی معمولا قبلا حملات نقرسی زیادی داشته اند. توفوس بطور متوسط ده سال پس از شروع بیماری نقرس ایجاد می شود. گاهی رسوبات توفوس که در زیر پوست قرار دارند آن را پاره کرده و به صورت یک توده گچی سفید یا زرد رنگ به بیرون می آیند.
تومور به معنای رشد غیر معمول یک بافت است که موجب یک برجستگی می شود.
تومور بدخیم Malignant tumor نام گونه ای از تومورها است که در آن سلول های تشکیل دهنده تومور، غیر طبیعی و خارج از کنترل بدن هستند. سلول های یک تومور بدخیم معمولا بسرعت به بافت های سالم اطراف خود نفوذ و تهاجم کرده و جایگزین آنها می شوند. سلول های یک تومور بدخیم ممکن است از طریق جریان خون به بافت های دوردست رفته و در آنجا شروع به رشد و تکثیر کند. به این پدیده متاستاز می گویند.
تومور خوش خیم Benign tumor به معنی رشد غیر معمول بک بافت است که موجب برجستگی موضعی در محل می شود و سلول های تشکیل دهنده آن همان سلول های طبیعی بدن هستند. تومور خوش خیم سرطان نیست و سلول های تشکیل دهنده آن از محل تومور به اطراف نفوذ نمی کنند. تومور های خوش خیم یا نیاز به درمان ندارند و یا با عمل جراحی از بدن خارج می گردند.
توموگرافی Tomography نام یک روش تصویربرداری از بدن است که در آن تصاویر بصورت لایه ای برداشته می شود.
تیبیا Tibia نام دیگر استخوان درشت نی است. استخوان تیبیا یا درشت نی یکی از دو استخوان ساق است. استخوان تیبیا در بالا از طریق مفصل زانو با استخوان ران و در پایین از طریق مفصل مچ پا با استخوان تالوس یا قاپ مفصل می شود.
تیتز Tietze’ syndrome نام یک بیماری است. به آن سندروم تیتز هم می گویند. سندروم تیتز التهاب در غضروفی است که در محل اتصال دنده به جناغ سینه قرار گرفته است.
پتلا یا کشکک نام استخوانی در جلوی زانو است. استخوان کشکک یا پتلا از بالا به تاندون چهارسر و از پایین به تاندون کشککی متصل می شود. نرمی غضروف استخوان پتلا یا کشکک از علل مهم درد زانو است.
پا چنبری یا کلاب فوت نام بیماری مادرزادی است که موجب تغییر شکل کف پا می شود.
پاژه نام یک بیماری مزمن است که موجب بزرگ شدن و تغییر شکل استخوان می شود. جذب و دوباره سازی مکرر استخوان در این بیماری موجب ضعیف شدن استخوان و افزایش احتمال شکستگی آن میگردد. درد استخوان و آرتروز مفصلی از علائم شایع بیماری پاژه است. بیماری پاژه معمولا در یک یا تعداد معدودی استخوان بدن ایجاد می شود. از بیس فسفونات ها و کلسیتونین در درمان بیماری پاژه استفاده می شود.
پداگرا نام دیگر نقرس شست پا است. تورم، قرمزی و درد شدید شست پا بدنبال بیماری نقرس را پداگرا می نامند. نیمی از موارد نقرس بصورت پداگرا است.
پدیکول نام دو پایه یا برجستگی استخوانی در پشت جسم مهره است. ستون فقرات از مهره هایی تشکیل شده است. در طرفین و پشت هر مهره دو برجستگی استخوان به نام پدیکول وجود دارد که جسم مهره را به حلقه پشتی مهر متصل می کنند. حلقه پشتی یک ساختار استخوانی در پشت مهره است که نخاع را در خود جای داده است.
پرتس نام یک بیماری است که در کودکان بخصوص پسران موجب خراب شدن سر استخوان ران می شود.نام کامل این بیماری لگ کالو پرتس است.
پروتز به وسیله ای مصنوعی میگویند که جایگزین قسمتی از دست رفته از بدن می شود.
پروفیلاکسی به معنای پیشگیری است. در طب هر اقدام پیشگیرانه را که مانع از بروز بیماری یا عوارض آن شود را پروفیلاکسی می نامند.
پلاک یا پلیت قطعه ای فلزی است که از آن برای متصل کردن قطعات شکسته شدن استخوانی استفاده می شود. مردم به پلاک، پلاتین هم می گویند. البته جنس پلاک معمولا از نوعی فولاد ضد زنگ بوده و از جنس فلز پلاتین نیست. پلاک توسط چند عدد پیچ به استخوان های شکسته شده متصل شده و آنها را بی حرکت می کند.
پلی داکتیلی به معنای چند انگشتی است.
پوبیس نام قسمتی از لگن خاصره است. لگن خاصره از دو استخوان بزرگ تشکیل شده که به آنها استخوان های بی نام می گویند. هر استخوان بی نام سه قسمت دارد. قسمت جلویی یا قدامی هر استخوان بی نام را پوبیس می نامند.
پوستریور به معنی پشت است. وقتی می گویم جسم الف در پوستریور جسم ب است به این معنی است که جسم الف در پشت جسم ب قرار گرفته است.
پیچ خوردگی نوعی آسیب مفصلی است که در آن مفصل بشدت کج شده و بدنبال آن رباط های اطراف مفصل کشیده شده و یا پاره می شوند.
پیزیفورم نام استخوانچه کوچکی در ناحیه مچ دست است. در مچ دست هشت استخوان کوچک یا استخوانچه قرار دارند. استخوان پیزیفورم یا نخودی در جلوی استخوان تری کتروم و در طرف انگشت کوچک دست قرار دارد. ضربه به کف دست می تواند موجب شکستگی پیزیفورم شود.
پیلون نام نوعی شکستگی مچ پا است. شکستگی خرد شده پایین ترین قسمت استخوان تیبیا یا درشت نی را شکستگی پیلون می نامند.
پین میله نوک تیزی از جنس فلز است که از آن برای متصل کردن قطعات شکسته شدن استخوانی استفاده می شود. جنس پین معمولا از نوعی فولاد ضد زنگ است. از پین ممکن است برای اتصال موقت و یا دائم قطعات استخوانی استفاده شود. انتهای پین ممکن است در بیرون از پوست باقی مانده و چند هفته بعد از جراحی به توسط پزشک ارتوپد از استخوان خارج شود. از پین برای کشش طولی اندام هم استفاده می شود.
پیوند استخوان روشی است که برای کمک به جوش خوردن استخوان از آن استفاده می شود. به پیوند استخوان گرافت استخوان هم می گویند.
پیوند تاندون روشی است که برای اتصال انتهاهای پاره شده یک تاندون آسیب دیده از آن استفاده می شود.
بارلو نام یک آزمایش و تست بالینی ارتوپدی است که پزشک از آن برای معاینه کودک مبتلا به ناپایداری مادرزادی مفصل ران استفاده می کند. اساس تست بارلو سعی پزشک در جابجا کردن مفصل ران است. با انجام تست بارلو پزشک با انجام مانوری سعی میکند مفصل ران را در ببرد و وی این دررفتن را احساس میکند. خارج شدن سر استخوان ران از حفره استابولوم با انجام تست بارلو نشانه ناپایداری مفصل ران است.
بازسازی مفصل نام عمومی برای دسته ای از اعمال جراحی است که در آنها سعی می شود مفصل آسیب دیده به نحوی تغییر شکل داده شود تا بیمار بتواند از آن استفاده بهتر ببرد. مهمترین نوع بازسازی مفصلی آرتروپلاستی است و معمول ترین نوع آرتروپلاستی تعویض مفصل است که در آن مفصل آسیب دیده با یک مفصل مصنوعی جایگزین می شود. نوع دیگر بازسازی مفصل استئوتومی است که در آن شکل آناتومیک استخوان های تشکیل دهنده مفصل تغییر داده می شود.
بانداژ ولپو نام طریقه ای از بستن اندام فوقانی است. در روش بانداژ ولپو به توسط یک باند یا نوار پارچه ای T ساعد به گردن آویزان شده و بازو به تنه بسته می شود. بانداژ ولپو بیشتر برای درمان آسیب های شانه و ترقوه کاربرد دارد.
بریس نام عمومی برای دسته ای از وسایل است که هدف استفاده از آنها حمایت از اندام یا تنه بصورت کنترل، هدایت، بی حرکتی یا محدود کردن حرکات مفاصل و اندام است.
بریس اسکاتیش رایت نوعی بریس یا ارتوز است که بیشتر در درمان بیماری پرتس استفاده می شود. بریس اسکاتیش رایت از یک حلقه تشکیل شده که به دور تنه بچه بسته می شود. به دو طرف این حلقه دو دسته به توسط لولا متصل شده که آن هم به توسط حلقه هایی به ران بچه بسته می شوند. هدف استفاده از بریس اسکاتیش رایت نگه داشتن مفصل ران بچه در حالت ابداکشن یا دور شده از محور مرکزی بدن است.
بریس میلواکی یا ارتوز میلواکی نام نوعی بریس است که در درمان اسکولیوز بکار برده می شود. این بریس به دور تنه نوجوان بسته می شود تا در درمان بعضی از انواع انحراف جانبی ستون مهره به بیمار کمک کند. بریس میلواکی از لگن تا زیر چانه بیمار را در بر می گیرد.
بلانت نام بیماری است که در آن زانوی بچه دچار انحراف جانبی میشود.
بورس کیسه بافتی ظریفی است که عمدتا در اطراف مفاصل قرار داشته و وظیفه آن تسهیل حرکت تاندون ها بر روی استخوان مجاور است.
بورسیت به معنای التهاب بورس است.
بیس فسفونات نام دسته ای از دارو ها است که مانع از دست دادن توده استخوانی بدن می شود و بیشتر در استئوپروز یا پوکی استخوان بکار برده می شود. اثر بیس فسفونات ها بصورت مهار کردن فعالیت دسته ای از سلول ها به نام استئوکلاست است که در درون استخوان ها قرار دارشته و وظیفه آنها جذب مواد معدنی استخوان است. آلندرونیت نوعی بیس فسفونات است. مصرف بیس فسفونات ها می تواند احتمال شکستگی مرضی در مبتلایان به پوکی استخوان را کاهش دهد.
بیوپسی به معنی نمونه برداری از بافت ها است. بیوپسی روشی تشخیصی است که به توسط آن پزشک مقداری از بافت بدن را خارج کرده و برای بررسی به آزمایشگاه بافت شناسی میفرستد.
ابداکشن به معنای دور شدن یک اندام از محور وسط بدن یا دور شدن قسمتی از اندام از محور طولی کل اندام است.
ابدکتور نام عضله یا عضلاتی است که یک اندام یا قسمتی از آن را از خط محوری بدن دور می کند.
اپی فیز قسمتی از استخوان است که بین سطح مفصلی و صفحه رشد قرار دارد. در انتهای استخوان های بلند یک صفحه رشد قرار دارد.
اپی کندیل در لغت به معنای آنطرف کندیل است. کندیل که در فارسی آنرا به لقمه هم ترجمه کرده اند به برجستگی های انتهای استخوان های بلند می گویند. در پایین ترین قسمت استخوان بازو دو برجستگی استخوان یکی در سمت داخل و دیگری در سمت بیرون وجود دارند که به آنها کندیل می گویند. روی برجستگی استخوانی سمت داخل که به آن کندیل داخلی هم می گویند یک برجستگی کوچکتر وجود دارد که به آن اپی کندیل یا زائده فوق لقمه ای می گویند.
اداکشن به معنای نزدیک شدن یک اندام به محور وسط بدن یا نزدیک شدن قسمتی از اندام به محور طولی کل اندام است.
ادکتور نام عضله یا عضلاتی است که یک اندام یا قسمتی از آن را به خط محوری بدن نزدیک میکند. ادکتور شست عضله ای ای است که آن را به کف دست نزدیک می کند.
ارتوز به وسیله ای می گویند که برای حمایت از یک عضو و یا تصحیح تغییر شکلی که در عضو وجود دارد بکار می رود.
ارتولانی نام یک آزمایش و تست بالینی ارتوپدی است که پزشک از آن برای معاینه کودک مبتلا به دررفتگی مادرزادی مفصل ران استفاده می کند. اساس تست ارتولانی سعی پزشک در جابجا کردن مفصل ران است.
ازگود اشلاتر بیماری است که مشخصه آن یک برجستگی استخوانی دردناک در جلوی بالاترین قسمت استخوان تیبیا یا درشت نی است.
اسپاسم به معنای انقباض ناگهانی و غیر ارادی یک عضله است.
اسپرینگل نام بیماری مادرزادی است که به آن دفرمیتی یا تغییر شکل اسپرینگل هم می گویند. در این بیماری استخوان کتف قدری بالاتر از محل طبیعی خود قرار می گیرد.
اسپلینت یا آتل یک وسیله است که برای حمایت از یک عضو و یا برای بی حرکت کردن یک مفصل بکار می رود.
اسپوندیلولیز یک نوع شکستگی استرسی در ستون مهره است.
اسپوندیلولیستزی به معنای سر خوردن یک مهره به سمت جلو روی مهره پایینی است.
اسپوندیلیت انکیلوزان نوعی بیماری روماتیسمی سیستم اسکلتی است.
اسپینا بیفیدا یا مهره شکاف دار نوعی ناهنجاری مادرزادی ستون مهره است.
استابولوم قسمتی از استخوان لگن خاصره و به شکل یک کاسه است. حفره استابولوم سر استخوان ران را در درون خود جای داده و این دو با هم مفصل ران را تشکیل می دهند.
استامپ انتهایی ترین قسمت یک اندام قطع شده است. وقتی قسمتی از یک اندام قطع می شود، قسمت باقیمانده آن که بعد از نزدیک ترین مفصل قرار گرفته است را استامپ می گویند.
استخوان اسفنجی یا استخوان ترابکولار یا استخوان کنسلوس به دسته ای از استخوان ها می گویند که تراکم کمی داشته و دارای خلل و فرج فراوان است. طرف مقابل استخوان اسفنجی استخوان کورتیکال است که محکم و پر و بدون حفره است. قسمت دیافیز یا وسط استخوان های بدن (مثل وسط استخوان ران) از جنس استخوان کورتیکال است.
استخوان مرمری نام یک بیماری ژنتیکی است که در آن سلول های استئوکلاست که مسئول جذب استخوان هستند خوب کار نمی کنند.
استرنوکلاویکولار نام مفصلی در ناحیه شانه و سینه است. مفصل استرنوکلاویکولار از کنار هم قرار گرفتن استخوان استرنوم یا جناغ و استخوان کلاویکل یا ترقوه تشکیل شده است.
استرنوم نام استخوانی در جلوی قفسه سینه است که به آن استخوان جناغ هم میگویند.
استئوآرتریت نام دیگر آرتروز یا ساییدگی مفصل است.
استئوبلاست دسته ای از سلول های استخوانی هستند که وظیفه آنها ساختن استخوان است. سلول های استئوبلاست در طول حیات هر استخوان مرتبا استخوان جدید می سازند و سلول های دیگری به نام استئوکلاست هم مرتبا قسمت هایی از استخوان را جذب می کنند. پس استخوان دائما در حال نو شدن است.
استئوتومی به معنای شکسته شدن استخوان توسط پزشک است.
استئوپتروز نام یک بیماری ژنتیکی است که در آن سلول های استئوکلاست که مسئول جذب استخوان هستند خوب کار نمی کنند.
استئوپروز یا پوکی استخوان بیماری است که در آن ماده تشکیل دهنده استخوان کاهش میابد و یا به سخن دیگر تراکم آن کم می شود.
استئوژنز ایمپرفکتا یا استخوان سازی ناقص بیماری ژنتیکی و مادرزادی است که در آن استخوان بسیار ترد و شکننده می شود.
استئوئید استئوما نوعی تومور خوش خیم استخوان است.
استئوفیت به استخوان اضافی می گویند که در بیماران مبتلا به آرتروز در لبه مفصل ایجاد می شود. ایجاد استئوفیت در لبه استخوانی مفصل می تواند محدودیت حرکتی ناشی از آرتروز یا ساییدگی را بیشتر کند.
استئوکلاست نام دسته ای از سلول های استخوانی است که وظیفه جذب استخوان را دارند. استئوکلاست ها سلول های استخوان خواری هستند که در طول حیات استخوان مرتبا قسمتی هایی از آن را جذب میکنند. در عوض سلول های استئوبلاست استخوان جدید ساخته و در نتیجه ساختار استخوان مرتبا در حال بازسازی و تغییر و نو شدن است.
استئوکندروز نام دسته ای از بیماری های استخوانی است که قسمت اپی فیز استخوان را درگیر می کنند. استئوکندروز ها در بچه ها و نوجوانان شایعتر بوده و علت ایجاد آن معمولا قطع جریان خون استخوان است.
استئوکندروم نام دسته ای از تومور های خوش خیم استخوانی است که موجب ساخته شدن استخوان و غضروف می شوند.
استئوکندریت نوعی استئوکندروز است که در آن قسمتی از استخوان و غضروف درون مفصل دچار التهاب می شود.
استئومالاسی یا نرمی استخوان به معنی کم شدن محتوای معدنی استخوان های بدن است. استئومالاسی به علت در دسترس نبودن کلسیم و فسفر برای استخوان و یا افزایش جذب این مواد از استخوان ایجاد می شود. استئومالاسی را در کودکان راشیتیسم می نامند. شایع ترین علت بروز استئومالاسی کمبود ویتامین دی است.
استئومیلیت به معنای التهاب استخوان است.
اسکاپولا نام استخوانی در ناحیه شانه و در پشت قفسه سینه است که به آن استخوان کتف هم میگویند.
اسکافوئید نامی استخوانی در ناحیه مچ دست است. به آن استخوان ناوی یا استخوان ناویکولار هم میگویند. در مچ دست انسان هشت استخوان کوچک در کنار هم قرار گرفته اند که به آنها استخوانچه هم می گویند.
اسکن رادیوایزوتوپ نوعی روش تصویر برداری از استخوان است که با استفاده از مواد رادیواکتیو انجام می شود.
اسکولیوز به معنای انحراف جانبی ستون مهره است.
اکستانسور نام تاندون های باز کننده اندام فوقانی یا تحتانی است. یک تاندون اکستانسور تاندونی است که یک مفصل را از حالت خم یا فلکشن Flexion به حالت باز و مستقیم و کشیده یا اکستنشن Extension درمی آورد.
اکستنشن نام نوعی حرکت در اندام است که در فارسی به آن باز شدن هم می گویند. وقتی مفصل در جهتی حرکت می کند که استخوان های دو طرف آن در یک امتداد قرار می گیرند آن حرکت را اکستنشن یا باز شدن می گویند. جهت خلاف اکستنشن، فلکشن یا خم شدن است.
اکسونوتمزیس نوعی آسیب به رشته های عصبی است که در آن آکسون آسیب می بیند ولی غلاف های اطراف آن سالم می مانند.
اگزوستوز نوعی تومور استخوانی خوش خیم است که به نام استئوکندروم هم شناخته می شود.
الکترومیوگرافی یا تست نوار عضلانی یا عصبی آزمایشی است که به توسط متخصصین طب فیزیکی انجام می شود و به توسط آن فعالیت اعصاب و عضلات اندام بررسی می شود.
انکندروم نوعی تومور خوش خیم استخوان و از جنس غضروف است.
انکیلوز یا جمود مفصلی به معنای خشکی مفصل است. در جمود مفصلی غضروف سطح مفصل از بین رفته و استخوان های تشکیل دهنده مفصل به یکدیگر جوش می خورند. نتیجه اینست که حرکات مفصل بطور کامل از بین می رود. البته ممکن است جمود مفصلی به علت سفت شدن شدید کپسول مفصلی و رباط های اطراف آن ایجاد شده باشد.
انگشت چکشی یا مالت فینگر تغییر شکلی در انگشت دست بصورت خم شدن بند انتهایی است.
انگشت ماشه ای یا تریگر فینگر بیماری است که در آن حرکت بند انتهایی انگشت دچار اشکال می شود.
اولکرانون یک برجستگی استخوانی در پشت آرنج است. وقتی آرنج خود را خم می کنید برجسته ترین قسمت پشت آرنج در واقع همان زائده استخوانی اولکرانون است که در زیر پوست پشت آرنج لمس می شود. برجستگی یا زائده اولکرانون بالاترین قسمت استخوان اولنا یا زند زیرین بوده و محل اتصال تاندون عضله سه سر بازو است.
اولنا که نام دیگر آن زند زیرین است یکی از دو استخوان تشکیل دهنده ساعد می باشد. در ساعد دو استخوان بلند وجود دارد که استخوان اولنا در سمت داخلی ساعد یعنی سمتی که به انگشت کوچک دست نزدیک تر است قرار گرفته.
اولیر نام بیماری است که در آن بیمار دچار تومورهای متعدد خوش خیم غضروفی در استخوان های بدن می شود. در بیماری اولیر یا انکندروماتوز استخوان ها تغییر شکل داده و ضعیف می شوند و به همین علت احتمال شکستگی آنها بیشتر می شود. وجود تومورهای غضروفی در نزدیکی مفاصل موجب محدودیت حرکتی در آنها می گردد. بیماری اولیر یا انکندروماتوز در سنین نوجوانی دیده شده و در پسران شایعتر است.
اهلرز دانلس نام بیماری ژنتیکی است که مشخصه مهم آن قابلیت انعطاف بسیار زیاد مفاصل بدن و شلی مفصلی است. پوست مبتلایان به اهلرز دانلس قابلیت کشسانی زیاد داشته و بسیار شل و الاستیک است. عروق خونی این بیماران ضعیف بوده و به راحتی آسیب می بیند. انگشت دست فرد مبتلا به اهلرز دانلس بسیار منعطف است. مشکل اصلی در بیماری اهلرز دانلس اشکال در ساخته شدن پروتئینی به نام کلاژن است که در ساختمان استخوان، پوست و بسیاری بافت های دیگر بدن وجود دارد. بیماری اهلرز دانلس می تواند زمینه خانوادگی داشته و موروثی باشد.
ایدیوپاتیک یک صفت و به معنای “با علت ناشناخته” است و منظور از آن این است که علت بوجود آمدن بیماری خاصی ناشناخته است. کلمه ایدیوپاتیک بیشتر در پزشکی بکاربرده می شود و منظور از آن اینست که علت بوجود آمدن بیماری خاصی ناشناخته است. بیماری ها به علل متفاوتی بوجود میایند. گاهی اوقات میتوان علت ریشه ای ایجاد یک بیماری را مشخص کرد ولی گاهی اوقات نمیتوان علت ایجاد یک بیماری را مشخص کرد. در این حال میگویند بیماری، ایدیوپاتیک است.
ایسکمی به معنی کاهش جریان خون یک اندام است. خون به توسط شریان ها به اعضاء مختلف بدن میرسد. به هر علتی که شریان دچار مشکل شده و نتواند به اندازه کافی خونب ه اندام برساند موجب بروز ایسکمی یا کم خونی موضعی در آن اندام می شود.
ایسکمی ولکمن نام وضعیتی است که در آن به علت انسداد عروق اندام عضلات دچار کم خونی می شوند.
ایسکیوم نام قسمتی از استخوان لگن خاصره است. لگن خاصره از دو استخوان پهن و بزرگ که به آنها استخوان های بی نام می گویند تشکیل شده است.
ایلیوم نام قسمتی از استخوان لگن خاصره است. لگن خاصره از دو استخوان پهن و بزرگ که به آنها استخوان های بی نام میگویند تشکیل شده است.
ایمپلنت جسم مصنوعی است که درون بدن کاشته میشود تا در انجام کاری به آن کمک کند. ایمپلنت ها از موادی ساخته می شوند که بدن به آنها واکنشی نشان ندهد و آنها را دفع نکند.
اینترتروکانتریک به معنای بین تروکانتر ها است.
اینترفالانژیال به معنای بین فلانژ ها یا بین فالانکس ها است. استخوان هر بند انگشت را فالانکس می گویند.
آپلازی به معنای تشکیل نشدن یا فقدان یک اندام یا قسمتی از یک اندام یا یک بافت است. آپلازی معمولا مادرزادی است یعنی فرد از بدو تولد دچار یک نقص مادرزادی در اندام است.
آتروفی به معنی لاغر شدن یک عضو یا بافت است. آتروفی معمولا به علت اختلال در خونرسانی بافت و یا کار نکشیدن از عضو بوجود می آید.
آتروفی سودک یا دیستروفی رفلکسی سمپاتیک که گاهی به آن آلگودیستروفی هم می گویند معمولا بعد از شکستگی، پیچ خوردگی یا دیگر ضربات به اندام بوجود می آید.
آرتروپاتی به معنای بیماری مفصل است. هر مشکلی در مفصل را میتوان نوعی آرتروپاتی دانست.
آرتروتومی به معنی باز کردن مفصل توسط عمل جراحی است.
آرترودز نوعی عمل جراحی است و به معنی خشک کردن و بیحرکت کردن مفصل با استفاده از عمل جراحی است.
آرتروسکوپی روشی است که در آن لوله فلزی ظریفی از راه پوست به داخل مفصل فرستاده شده و از طریق آن داخل مفصل دیده شده و در صورت لزوم جراحی می شود.
آرتروگرافی یک روش عکس برداری رنگی است که برای دیدن مفصل بکار برده می شود. در روش آرتروگرافی متخصص رادیولوژیست ابتدا ماده خاصی را به همراه هوا به درون مفصل ( معمولا زانو و یا شانه) تزریق می کند.
آرتروگریپوز یک بیماری مادرزادی است که مشخصه آن تغییر شکل و سفتی غیر پیشرونده مفاصل در حین تولد است.
آرتریت به معنی التهاب مفصل است.
آرتریت روماتوئید یا روماتیسم مفصلی یک بیماری مزمن است که موجب التهاب، درد و تورم مفاصل بدن می شود.
آشیل نام قویترین تاندون بدن است که در پشت و بالای مچ پا قرار دارد.
آکرومیوکلاویکولر نام یک مفصل در ناحیه شانه است. آکرومیون زائده ای از استخوان کتف بوده و کلاویکول همان استخوان ترقوه است.
آکسون که به آن رشته عصبی هم میگویند یک رشته یا میله بافتی بلند و باریک است که از سلول عصبی (نورون) خارج می شود.
آکسونوتمزیس نوعی آسیب عصبی است که در آن آکسون بشدت آسیب دیده ولی غلاف اطراف عصب سالم می ماند.
آکندروپلازی نوعی کوتاه قدی مادرزادی است که مشخصه آن کوتاه بودن طول اندام ها است.
آگزیال صفحه ای فرضی است که بدن را به دو قسمت بالا و پایین تقسیم می کند. تمام صفحات موازی با این صفحه را هم آگزیال می نامند.
آلبرایت نام یک بیماری است. به آن سندروم آلبرایت هم می گویند و بیماری ژنتیکی است که مشخصه آن اختلالات استخوانی، لکه های پوستی و... است. اختلال استخوانی در سندروم آلبرایت بروز توموری به نام دیسپلازی فیبرو است. در دیسپلازی فیبرو استخوان ها متورم شده، تغییر شکل داده و دچار پوکی میشوند. دیسپلازی فیبرو استخوان را ضعیف کرده و مستعد شکستگی میکند.
آنتریور به معنی جلو است. وقتی میگویم جسم الف در آنتریور جسم ب است به این معنی است که جسم الف در جلوی جسم ب قرار گرفته است. صورت در آنتریور سر قرار گرفته است.
آنته ورژن به معنای چرخش به جلو است.
آوازکولار به معنی بدون عروق است. در واقع وقتی یک بافت آوازکولار میشود یعنی بدون جریان خون می شود. بافت زنده بدون خون می میرد. مردن سلول های بافت را نکروز می گویند. بعضی استخوان های بدن جریان خون خوبی ندارند و احتمال نکروز آوازکولار در آنها بیشتر است. سر استخوان ران، استخوان تالوس و استخوان لونیت از این جمله اند. بیماری پرتس نکروز آوازکولار سر استخوان ران و بیماری کین باخ نکروز آوازکولار استخوان لونیت است. به نکروز آوازکولار استخوان، سیاه شدن استخوان هم می گویند.
شارکو ماری توث charcot marie tooth نوعی بیماری ژنتیکی و ارثی در اعصاب محیطی است.
شانه منجمد Frozen shoulder یا شانه یخ زده به معنای محدودیت شدید حرکتی درمفصل شانه است.
شبکه عصبی Neural plexus شبکه ای است که از به هم پیوستن ریشه های عصبی خارج شده از نخاع تشکیل می شود. از بین مهره های ستون فقرات از هر طرف یک عصب خارج می شود که به آن ریشه عصبی می گویند. در ناحیه گردن، کمر و ناحیه خاجی ریشه های عصبی که از مهره ای مجاور خارج می شوند به یکدیگر متصل شده و دوباره از هم جدا می شوند. به این ترتیب رشته های عصبی را در بین خود جابجا می کنند. هر کدام از این شبکه های در هم طنیده را شبکه عصبی می نامند. شبکه های عصبی گردنی(سرویکال)، کمری(لومبار) و خاجی(ساکرال) مهمترین شبکه های عصبی بدن هستند.
شکستگی باز Open fracture به شکستگی میگویند که در آن استخوان های شکسته شده در محل شکستگی با فضای بیرون از بدن ارتباط پیدا میکنند. بطور طبیعی استخوان با فضای بیرون از بدن ارتباطی ندارد. در شکستگی باز بافت نرم روی استخوان (غضله یا پوست یا هر دو) پاره شده و این ارتباط بوجود می آید.
شکستگی ترکه تری Green stick fracture یا گرین استیک به شکستگی می گویند که در آن قطعات شکسته شده بطور کامل از هم جدا نشده اند. در شکستگی گرین استیک قطعات استخوانی در محل شکستگی کمی انحنا برمی دارند. شکستگی گرین استیک معمولا در کودکان ایجاد شده و در غالب اوقات نیاز به درمان جراحی ندارد.
شکستگی دررفتگی Fracture-dislocation به معنای وجود همزمان شکستگی و دررفتگی است. شکستگی دررفتگی همواره در مفصل ایجاد می شود. در این آسیب، خط شکستگی به درون فضای مفصلی یکی از استخوان های تشکیل دهنده مفصل رفته و قسمتی از استخوان شکسته شده همراه با استخوان طرف مقابل جابجا می شود. شکستگی دررفتگی ها از آسیب های شدید مفصلی بوده و معمولا نیاز به عمل جراحی دارند.
شکستگی مویی Hairline fracture به شکستگی می گویند که در آن خط شکستگی بدون جابجایی است. در شکستگی مویی قطعات شکسته شده نسبت به یکدیگر جابجا نمی شوند. در این شکستگی فقط یک ترک در استخوان وجود دارد. شکستگی مویی مانند بقیه شکستگی ها نیاز به درمان دارد.
شوئرمن Scheuermann’s disease نام نوعی بیماری در ستون مهره نوجوانان است که موجب خمیده شدن آن می شود. در بیماری شوئرمن شکل تعدای از مهره های ستون فقرات سینه ای تغییر می کند و این تغییر شکل موجب کیفوز یا قوس پرداشتن ستون مهره به جلو می شود. بیماری شوئرمن معمولا در نوجوانان ۱۶-۱۰ سال ایجاد شده و با کمردرد همراه است.
سارکوم Sarcoma نام عمومی برای دسته ای از تومور ها است که منشا آنها سلول های استخوان، غضروف، عضله، رگ و یا چربی است. این نام در مقابل کارسینوم است که نام عمومی برای تومورهایی است که منشا آنها سلول های پوششی یا اپیتلیال است. تومورهای سارکوم نادرند و اکثر سرطان های شایع مانند سرطان های ریه، پستان و دستگاه گوارش کارسینوم هستند.
ساژیتال Sagittal صفحه ای فرضی است که از وسط بدن عبور کرده و آن را به دو قسمت چپ و راست تقسیم می کند. تمام صفحات موازی با این صفحه را هم ساژیتال می نامند.
ساکرالیزاسیون Sacralization به معنای چسبدن مهره آخر کمری به استخوان ساکروم است.
ساکروایلیاک Sacroiliac نام مفصلی در ناحیه لگن خاصره است. ساکروایلیاک به مفصل بین استخوان ساکروم و استخوان ایلیاک که جزیی از استخوان بی نام است گفته می شود. مفصل ساکروایلیاک در ضربات شدید لگنی میتواند دچار شکستگی و یا دررفتگی شود.
ساکروایلئیت Sacroiliitis به معنای التهاب مفصل ساکروایلیاک است.
ساکروم Sacrum نام یکی از استخوان های تشکیل دهنده لگن خاصره است. استخوان ساکروم یا خاجی در زیر آخرین مهره کمری قرار گرفته و در پشت لگن قرار دارد. ساکروم در دو طرف در کنار قسمت ایلیاک استخوان بی نام قرار گرفته و مفاصل ساکروایلیاک را تشکیل می دهد. استخوان ساکروم از به هم پیوستن پنج مهره تشکیل شده است. در داخل این استخوان ریشه های عصبی قرار دارند.
سالتر هاریس Salter harris نوعی تقسیم بندی برای شکستگی های صفحه رشد است. طبق تقسیم بندی سالتر هاریس شکستگی های صفحات رشد به پنج دسته تقسیم می شوند. درمان درست این شکستگی ها بسیار مهم است و در صورت درمان نامناسب ممکن است رشد استخوان دچار مشکلاتی شود.
ستون مهره Vertebral column یا ستون فقرات ساختمانی است که از سر تا لگن امتداد دارد و تنه در اطراف آن شکل گرفته است.
سکستر Sequestrum تکه ای از استخوان مرده است که به علت عفونت مزمن استخوان بوجود میاید. در استئومیلیت های مزمن یا عفونت های طول کشیده استخوان ممکن است خونرسانی به قسمتی از آن متوقف شود. نتیجه این است که سلول های آن قسمت از استخوان می میرند. استخوانی که حاوی سلول های مرده بوده و خونرسانی ندارد بهترین محل برای رشد و تکثیر میکروب ها و در امان بودن آنها از دفاع ایمنی طبیعی بدن و آنتی بیوتیک ها است. این تکه استخوان مرده را سکستر می نامند.
سل نوعی عفونت است که به علت فعالیت یک نوع باکتری به نام باسیل کخ بوجود می آید.
سمپاتکتومی Sympathectomy یک روش جراحی است که هدف آن درمان بیماری هایی است که به علت افزایش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک ایجاد شده اند. این کار معمولا با ایجاد اختلال در سیستم عصبی سمپاتیک و از طریق تخریب قسمتی از اعصاب سمپاتیک بدن صورت می گیرد. از این عمل جراحی معمولا برای افزایش جریان خون یا کاهش درد در بافت های خاصی از بدن استفاده می شود. از سمپاتکتومی برای کاهش تعریق هم استفاده می شود. در عمل جراحی سمپاتکتومی معمولا یک یا چند گرده سمپاتیک بدن تخریب شده یا از بدن خارج می شوند. گره های سمپاتیک مجموعه ای از سلول های عصبی هستند که در گروه هایی در اطراف ستون مهره قرار گرفته اند.
سمفیز پوبیس Symphysis pubis نام مفصلی در حلقه لگنی است که در جلوی آن قرار دارد. سمفیز پوبیس جایی است که دو استخوان پوبیس در جلوی لگن خاصره در کنار هم قرار می گیرند.
سوکت Socket قسمتی از اندام مصنوعی یا پروتز است که انتهای اندام قطع شده در درون آن قرار می گیرد. به انتهای اندام قطع شده استامپ می گویند. شکل سوکت و استامپ باید با یکدیگر هماهنگ باشد وگرنه فشار سوکت موجب زخم استامپ می شود. به علت تغییراتی که به مرور زمان در استامپ ایجاد می شود ممکن است نیاز باشد تا سوکت تغییر یابد.
سونوگرافی Sonography نام یک روش تصویربرداری است که در آن از امواج صوتی استفاده می شود.
سیاتیک Sciatica نام عصبی در اندام تحتانی است. عصب سیاتیک از به هم پیوستن چند ریشه عصبی که از بین مهره های کمری خارج می شوند تشکیل می گردد. سپس از پشت لگن عبور کرده و به ران می رسد. عصب سیاتیک در پایین ران به دو شاخه به نام های تیبیال و پرونئال تقسیم می شود. فتق دیسک بین مهره ای می تواند به ریشه های عصبی که عصب سیاتیک را تشکیل می دهند فشار آورده و موجب بروز علائمی مانند درد لگن با انتشار به ران و ساق و احساس گزگز در ساق کند. به این علائم هم سیاتیک می گویند.
سیستم هاورس Haversian system واحد تشکیل دهنده استخوان است. هر سیستم هاورس از یک کانال یا مجرای هاورس تشکیل شده که حاوی عروق و اعصاب است. در اطراف مجرای هاورس تیغه های استخوانی متحدالمرکزی وجود دارد که به آنها لاملا می گویند. عروقی که در کانال هاورس سیر میکنند وظیفه تغذیه سلول های استخوانی یا استئوسیت ها را به عهده دارند. هر سلول استخوانی در یک محفظه کوچک به نام لاکونا Lacuna قرار دارد. لاکونا ها از طریق مجاری باریکی به کانال هاورسی متصل هستند و از آن طریق اکسیژن و مواد غذایی را به استئوسیت ها می رسانند.
سیمان استخوانی Bone cement به ماده شیمیایی خاصی می گویند که در بدن برای چسباندن استخوان بکار برده می شود. سیمان استخوانی از جنس متاکریلات بوده و مانند سیمان ساختمانی پس از آماده شدن سفت و جامد می شود. از سیمان استخوانی معمولا برای اتصال اجزاء مفاصل مصنوعی به استخوان استفاده می شود. سیمان استخوان برای پر کردن حفرات کیست ها یا تومورهای استخوانی هم کاربرد دارد.
سین داکتیلی Syndactyly به معنای چسبیدن دو یا چند انگشت دست یا پا به هم است.
سینووکتومی Synovectomy نوعی روش جراحی ارتوپدی است. در سینووکتومی بافت سینوویال از درون مفصل خارج می شود. در این عمل جراحی ممکن است قسمتی از بافت سینوویال مفصل یا همه آن خارج شود. در بیماری های روماتیسمی بافت سینوویال ملتهب شده و موجب تخریب مفصل می شود. در این بیماری ها و یا در بعضی تومورهای بافت سینوویال، با استفاده از عمل جراحی سینووکتومی بافت سینوویال بیمار خارج می شود. گاهی اوقات سینووکتومی به روش شیمیایی انجام می شود. بدین ترتیب که با تزریق یک ماده شیمیایی یا رادیواکتیو به درون مفصل سلول های بافت سینوویال از بین برده می شوند.
سینوویال Synovial نام دسته ای از سلول های مفصلی است. سلول های سینوویال سطح داخلی کپسول مفصلی را پوشانیده اند. وظیفه این سلول ها ترشح مایع مفصلی است. به مایع مفصلی مایع سینوویال هم می گویند. کنار هم قرار گرفتن سلول های سینوویال در سطح درونی کپسول مفصلی لایه نازکی را درست می کند که به آن لایه سینوویال می گویند.
سینوویت Synovitis به معنی التهاب بافت سینوویال است. سینوویت معمولا به علت بیماری های روماتیسمی بوجود می آید. با این حال بعضی عفونت های مفصلی، بعضی بیماری های عفونی، ضربه و یا بعضی تومورها می توانند موجب بروز سینوویت شوند. التهاب بافت سینوویال غلاف تاندون را تنوسینوویت می گویند. سینوویت معمولا موجب بروز درد و تورم در مفصل می شود.
ژنوواروم Genu varum یا پای پرانتزی نوعی تغییر شکل در اندام تحتانی است که در آن فاصله زانوها از هم زیاد می شود.
زردپی یک طناب بافتی بسیار محکم و قابل انعطاف است که از یک طرف به عضله و از طرف دیگر به استخوان متصل می شود.
زند زبرین نام استخوانی در ساعد است. همان استخوان رادیوس است. در بالا توضیح داده شد.
زند زیرین یکی از دو استخوان تشکیل دهنده ساعد می باشد. همان اولنا است.
رابدومیولیز Rhabdomyolysis به معنای تخریب سلول های عضلانی ارادی است.
رادیال Radial نام یک عصب و یک شریان در ناحیه ساعد است. عصب و شریان رادیال چون در نزدیکی استخوان رادیوس (زند زبرین) هستند به آن منسوب شده و به این اسم نامیده می شوند. عصب و شریان رادیال در طرف خارجی ساعد یعنی طرفی که به شصت دست نزدیک تر است قرار گرفته اند.
رادیکولوپاتی Radiculopathy به شرایطی گفته می شود که در آن ریشه عصبی که در حال خارج شدن از نخاع است به علتی تحت فشار قرار گرفته و این فشار موجب بروز علائمی در اندام می گردد. نخاع درون ستون مهره قرار داشته و به توسط آن محافظت می شود. از نخاع اعصاب متعددی خارج می شوند که به آنها ریشه عصبی nerve root می گویند. از بین هر دو مهره مجاور از ستون فقرات یک زوج ریشه عصبی – یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ – خارج می شود. این ریشه های عصبی بعد از اتصال به دیگر ریشه ها و ایجاد شبکه های عصبی در نهایت به اندام فوقانی یا تحتانی رفته و حس و حرکت آن را تامین می کنند.
رادیوتراپی Radiotherapy یا پرتودرمانی به معنای درمان با اشعه گاما است.
رادیوس Radius نام استخوانی در ساعد است. رادیوس نام لاتین استخوان زند زبرین یا زند اعلی است. استخوان رادیوس یا زند زبرین در سمت خارجی ساعد یعنی طرفی که به شست دست نزدیک تر است قرار دارد. نام رادیوس به علت قوسی بودن این استخوان بر آن نهاده شده است.
رادیوگرافی Radiography نام روشی تصویربرداری است که با استفاده از اشعه ایکس یا رونتگن انجام می شود.
راشیتیسم Rickets یا ریکتز نام یک بیماری متابولیسم استخوانی است.
راموس پوبیس Pubic ramus قسمتی از لگن خاصره است که به شکل یک میله در جلوی آن قرار گرفته است. قسمت عمده لگن خاصره را استخوان تشکیل داده که به آن استخوان بی نام Innominate bone می گویند. استخوان بی نام خود از سه قسمت ایلیوم، ایسکیوم و پوبیس تشکیل شده است. قسمت جلوی پوبیس دو شاخه است. شاخه بالایی آن را راموس بالایی یا فوقانی پوبیس می گویند و شاخه پایینی آن را راموس پایینی یا راموس تحتانی پوبیس می نامند.
رباط Ligament یا لیگامان نوار بافتی محکمی است که در اطراف مفصل قرار دارد.
رفلکس Reflex یک واکنش در بدن موجود زنده است. رفلکس واکنشی غیر ارادی است که موجود زنده به یک محرک خارجی نشان می دهد. بطور مثال رفلکس تاندون کشکک به این معنا است که وقتی یک ضربه ناگهانی به این تاندون زده می شود عضله چهار سر ران بدون اراده شخص به ناگهان منقبض شده و زانو صاف و مستقیم می شود.
رکورواتوم Recurvatum به معنای حرکت زانو در جهت خلاف خم شده است. در رکورواتوم مفصل زانو به سمت عقب خم و جابجا می شود. اکثر موارد رکورواتوم به علت افزایش قابلیت انعطاف مفصل است ولی این تغییرشکل ممکن است به علت تغییر در استخوان اطراف مفصل هم ایجاد شود. رکورواتوم در مفاصل لولایی مانند مفصل زانو و مفصل آرنج دیده می شود.
رگ به رگ شدن Sprain به معنی آسیب رباط و لیگامان اطراف مفصل به علت قرار گرفتن مفصل در وضعیت های نامطلوب است.
روتاتور Rotator به معنای چرخاننده است. عضلاتی که موجب چرخش یک یک اندام شوند را عضلات روتاتور می نامند.
روتاتور کاف Rotator cuff نام دسته ای از عضلات در ناحیه شانه است. کلاهک چرخاننده یا روتاتور کاف چهار عضله در عمق شانه هستند که اطراف مفصل فرا گرفته و نقش مهمی در ایجاد پایداری مفصل شانه دارند. آسیب های کلاهک چرخاننده یا روتاتور کاف از علل مهم درد و ناتوانی شانه است.
ریکتز Rickets نام یک بیماری متابولیسم استخوانی است.
دامنه حرکتی مفصل Jont range of motion به محدوده ای می گویند که مفصل در آن محدوده توانایی حرکت دارد. بطور مثال در مفصل آرنج وقتی ساعد در امتداد بازو قرار می گیرد با آن زاویه صفر درجه ساخته و وقتی کاملا خم می شود زاویه حدود ۱۶۰ درجه دارد. پس دامنه حرکتی در یک آرنج طبیعی حدود ۱۶۰ درجه است. در بعضی بیماری های مفصلی دامنه حرکتی مفصل کاهش می یابد.
دبریدمان نوعی عمل جراحی است که در آن پزشک جراح بافت های مرده را از اندام بشدت آسیب دیده خارج میکند. دبریدمان مفصلی به معنای خارج کردن بافت هایی از درون مفصل است که در کارکرد صحیح آن اختلال ایجاد می کنند. دبریدمان نوعی عمل جراحی برای تمیز کردن بافت است.
دررفتگی Dislocation به وضعیتی می گویند که در آن دو سطح استخوانی که در کنار هم قرار گرفته و یک مفصل را ساخته اند نسبت به هم جابجا شوند.
دررفتگی عادتی Habitual dislocation نوعی دررفتگی است که به اختیار بیمار است. در دررفتگی عادتی بیمار با اراده خود بطور مکرر مفصل را در می برد. دررفتگی عادتی نوعی بیماری خلقی است ولی نیاز به شرایط جسمانی هم دارد. در دررفتگی عادتی، مفصل شل بوده و قابلیت انعطافی بالایی دارد.
دررفتگی مادرزادی Congenital dislocation به دررفتگی مفصلی می گویند که از بدو تولد نوزاد وجود دارد. دررفتگی مادرزادی مفاصل معمولا به علت خوب تشکیل نشدن استخوان های تشکیل دهنده مفصل و یا اختلالی در بافت های نرم نگهدارنده مفصل مانند کپسول مفصلی و رباط ها بوجود می آید. درمان دررفتگی مادرزادی مفصل هر چه زودتر صورت گیرد نتیایج درمانی بهتری را بدنبال خواهد داشت.
دررفتگی مکرر Recurrent dislocation به هر دررفتگی مفصلی می گویند که بیش از یک بار ایجاد شود. دررفتگی مکرر مفصلی معمولا به علت آسیب به بافت های نرم نگهدارنده اطراف مفصل مانند کپسول مفصلی، رباط ها و لابروم بوجود می آید. این آسیب ها در موقع اولین دررفتگی در مفصل ایجاد شده و در صورتیکه به درستی درمان نشده و بهبود نیابد موجب ناپایدار شدن مفصل و بروز دررفتگی مکرر می گردد.
درشت نی Tibia نام دیگر استخوان تیبیا است. ساق از دو استخوان تشکیل شده است. استخوان درشت تر را درشت نی یا تیبیا و استخوان باریک تر را نازک نی یا فیبولا می گویند. در ساق استخوان اصلی، درشت نی است و همین استخوان است که در بالا با استخوان ران و در پایین با استخوان های مچ پا مفصل می شود.
دژنرسانس Degeneration به معنی خراب شدن بافت است. تغییرات دژنرسانس معمولا در ابتدا در مقیاس میکروسکوپی ایجاد می شود و پس از مدتی ظاهر بافت هم تغییر می کند. دژنرسانس یا خراب شدن یک بافت موجب اختلال در کارکرد عضوی می شود که حاوی بافت مذکور است.
دست چنبری نوعی تغییر شکل مادرزادی اندام فوقانی است.
دست چنگالی Claw hand نوعی تغییر شکل دست است که در آن انگشتان دست به طریقی خم می شوند که شکل یک چنگال را به خود می گیرند. دست چنگالی می تواند به علت آسیب های اعصاب دست ایجاد شود که معمول ترین آنها آسیب عصب اولنار است. این دفرمیتی یا تغییر شکل می توان بصورت مادرزادی ایجاد شود و یا بدنبال سوختگی های شدید در دست یا ساعد بوجود آید.
دست خرچنگی Lobster hand نوعی تغییر شکل مادرزادی دست است که در آن یک انگشت دست وجود ندارد. در بیماری دست خرچنگی ممکن است یک یا چند تا از استخوان های کف دست هم وجود نداشته باشد. در این بیماران بین انگشتان دست شکاف بزرگی ایجاد شده و آنرا شبیه به دست خرچنگ می کند.
دستکاری مفصل Manipulation یا مانیپولاسیون مفصل نام روشی است که در درمان بعضی مشکلات سیستم اسکلتی بکار برده می شود. گاهی اوقات بدنبال شکستگی استخوان و یا دررفتگی یا پیچ خوردگی در مفصل، بعد از چند هفته تا چند ماه محدودیت حرکتی در مفصل بوجود می آید. در این موارد یکی از درمان ها خم کردن مفصل مربوطه با فشار شدید دست پزشک است. این کار دردناک بوده و تحت بیهوشی عمومی یا بی حسی موضعی انجام می شود. به این عمل دستکاری مفصلی یا مانیپولاسیون می گویند. در دردهای مفصلی بخصوص دردهای ستون مهره یکی از روش های درمانی انجام دادن حرکات خاص در مفصل به توسط پزشک متخصص است. این حرکات ممکن است نقش درمانی در جهت کاهش درد بیمار داشته باشند. به این حرکات، دستکاری مفصلی یا مانیپولاسیون می گویند.
دفرمیتی Deformity به معنای تغییر شکل است. هر گونه تغییر شکل در اندام و مفاصل آن را دفرمیتی می گویند. دفرمیتی می تواند مادرزادی باشد و یا میتواند بدنبال آسیب های وارده به اندام مانند شکستگی و دررفتگی ایجاد شود. گاهی اوقات بیماری های روماتیسمی، عفونت های استخوان و مفاصل و یا آرتروز میتواند موجب تغییر شکل استخوان و مفصل و در نتیجه دفرمیتی اندام شود.
دکرون نام بیماری است که در آن غلاف سینوویال اطراف تاندون های باز کننده و دور کننده شست دچار التهاب می شوند.
دلتوئید Deltoid نام عضله ای در ناحیه شانه است. عضله دلتوئید عضله ای قوی است که روی مفصل شانه را مانند یک چادر فرا گرفته است. فعالیت این عضله موجب ابداکشن شانه یا دور شدن بازو از تنه می شود.
دنده گردنی Cervical rib دنده گردنی به معنای وجود دنده در ناحیه گردن است. دنده ها بطور طبیعی فقط در قفسه سینه وجود دارند و به مهره های گردنی دنده ای متصل نمی شود. گاهی اوقات دنده های کوچکی در طرفین مهره های پایینی گردن وجود دارند که به آنها دنده گردنی می گویند. دنده گردنی می تواند هیچ علامتی نداشته باشد ولی در بعضی موارد میتواند موجب بروز درد و بی حسی و کاهش قدرت در اندام فوقانی شود.
دوپویترن Dupuytren’s contracture نام بیماری است که موجب خم شدن انگشتان دست و یا پا می شود.
دیاترمی Diathermy نام نوعی درمان است که با عبور امواجی از بدن موجب گرم شدن بافت های خاصی می شوند. در دیاترمی از امواج اولتراسوند (صدا با فرکانس بالا) و یا امواج الکترومغناطیسی (رادیویی) استفاده می شود. عبور این امواج از بدن موجب تولید گرما در بافت های عمقی و بخصوص عضلات می شود. این گرما می تواند درد و خشکی در عضلات و مفاصل که به علل بیماری های متفاوتی ایجاد شده است را کاهش دهد. متخصصین فیزیوتراپی از دیاترمی برای کمک به بهبود مشکلات ارتوپدی بیماران استفاده می کنند.
دیافیز Diaphysis نام قسمتی از استخوان های بلند است. به قسمت وسط استخوان بلند دیافیز و به دو سر آن که معمولا حجیم تر است اپی فیز می گویند. حد فاصل این دو قسمت را متافیز می نامند. در بالغین بین این سه قسمت مرز کاملا مشخصی وجود ندارد ولی در بچه ها بین اپی فیز و متافیز صفحه رشد قرار گرفته است. دیافیز را تنه یا شفت استخوان هم می گویند.
دیسپلازی استخوان Bone dysplasia به معنای تغییر در شکل استخوان به علت اختلال در روند رشد آن است. دیسپلازی استخوان مجموعه ای از دهها بیماری مختلف است که بیشتر در کودکان ایجاد می شوند. دیسپلازی استخوان می تواند علل ژنتیکی داشته باشد و یا به علت اختلالای در هورمون ها و یا متابولیسم بدن ایجاد شود. شایعترین نوع دیسپلازی ژنتیکی و مادرزادی استخوان ها، آکندروپلازی است.
دیسپلازی فیبرو Fibrous dysplasia نام یک تومور خوش خیم استخوانی است.
دیسپلازی مفصل ران Hip joint dysplasia نام بیماری مادرزادی است که به علت تغییر شکل حفره استابولوم ایجاد می شود.
دیستال Distal کلمه ای است که در علم آناتومی برای نشان دادن جهت بکار برده می شود و به معنای دورتر بودن یک عضو از ریشه اندام است. مثلا می گوییم انگشت دست در دیستال مچ دست قرار دارد به این معنا که فاصله انگشت تا ریشه اندام فوقانی (یعنی شانه) بیشتر از مچ دست است. دیستال بودن به معنای دورتر بودن است. پس وقتی یک عضو اول در دیستال عضو دومی قرار دارد به این معنا است که فاصله عضو اول تا ریشه اندام بیشتر از فاصله عضو دوم است. زانو در دیستال مفصل ران قرار دارد. همچنین لگن در دیستال ستون مهره قرار گرفته است.
دیستروفی سمپاتیک Sympathetic dystrophia یکی از عوارض آسیب های اندام است.
دیستروفی عضلانی Muscular dystrophia نام دسته ای از بیماری ها است که موجب تغییر در بافت عضلانی بدن شده و کارکرد آن را مختل می کند.
دیسک Intervertebral disc که نام کامل آن دیسک بین مهره است نام یک ساختار غضروفی است که به شکل یک استوانه با ارتفاع کم بوده و در بین مهره ای ستون فقرات قرار گرفته است. دیسک بین مهره ای موجب تسهیل حرکات مهره ها نسبت به یکدیگر شده و مانند کمک فنر ماشین نقش یک ضربه گیر را در ضربات وارده به ستون مهره ایفا می کند.
خار پاشنه نام برجستگی استخوانی است که در زیر استخوان پاشنه وجود دارد.
خشکی صبحگاهی Morning stiffness یکی از علائم بیماری های روماتیسمی بخصوص بیماری روماتیسم مفصلی یا آرتریت روماتوئید است. خشکی صبحگاهی به این معنا است که بیمار در صبح بعد از برخاستن از خواب احساس محدودیت حرکتی و خشکی در بعضی مفاصل بخصوص مفاصل انگشتان دست دارد. این خشکی بعد از حدود یک ساعت از بین رفته و حرکت مفصل نرم و روان تر می شود. در آرتروز و در تاندنیت ها هم بیمار در هنگام صبح احساس خشکی در حرکات مفصلی دارد ولی این خشکی بیش از چند دقیقه طول نمی کشد.
قاپ Talus نام دیگر استخوان تالوس است. استخوان قاپ یا تالوس در زیر استخوان درشت نی و بالای استخوان پاشنه یا کالکانه قرار گرفته است. قسمت اعظم استخوان قاپ را غضروف پوشانده است. این استخوان خونرسانی کمی داشته و احتمال سیاه شدن آن بعد از شکسته شدن وجود دارد. استخوان قاپ نقش مهمی در حرکات جانبی مچ پا ایفا می کند.
قدام Anterior به معنی جلو است. وقتی میگویم جسم الف در قدام جسم ب است به این معنی است که جسم الف در جلوی جسم ب قرار گرفته است. آنتریور هم به معنای قدام است.
فاست Facet joint نام مفصل بین مهره های ستون فقرات است. این مفاصل در واقع قسمت هایی از زوائد مهره ها هستند که به یکدیگر نزدیک شده و بین آنها غضروف قرار گرفته و به شکل یک مفصل درآمده اند. در موقع حرکت ستون مهره، فاست ها هم حرکت می کنند. حرکت این فاست ها و قابلیت ارتجاعی دیسک بین مهره ای است که موجب می شود مهره ها بتوانند نسبت به یکدیگر حرکت کنند.
فاشیا Fascia به پرده های بافتی می گویند که اطراف عضلات، عروق و اعصاب را فرا گرفته اند. این پرده های بافتی موجب می شوند بعضی بافت ها محکم به یکدیگر متصل شوند و در عین حال اجازه می دهند بافت های دیگر در کنار یکدیگر به راحتی حرکت کنند. فاشیا از سلول های فیبروبلاست و رشته های پروتئینی به نام کلاژن ساخته شده و در عین ظرافت بسیار محکم بوده در مقابل نیروهای کششی بخوبی مقاومت می کنند.
فاشیوتومی Fasciotomy نوعی عمل جراحی و به معنای باز کردن فاشیا است. این عمل جراحی برای درمان سندروم کمپارتمان مورد استفاده قرار می گیرد. فاشیا پرده بافتی نازک ولی محکمی است که اطراف عضلات اندام را فرا گرفته است. در عمل جراحی فاشیوتومی پزشک جراح با پاره کردن این پرده موجب کم شدن فشار بافت عضلانی اندام شده و این موجب بازگشت خونرسانی مناسب به اندام می شود.
فالانکس Phalanx نام استخوان هر بند انگشت است. پس هر انگشت سه فالانکس دارد بجز انگشت شست که دو بند و در نتیجه دو فالانکس دارد. فالانکس های انگشتان با یکدیگر مفصل شده و مفصل بین آنها را مفصل اینترفالانژیال می گویند. مفصل بین فالانکس بند نزدیک به کف دست و استخوان متاکارپ را مفصل متاکارپوفالانژیال می نامند.
فالن Phalen’s test نام یک تست یا معاینه پزشک برای تشخیص سندروم کانال کارپ است. تست فالن به توسط پزشک انجام می شود. از بیمار خواسته میشود تا مچ هر دو دست را تا آنجا که می تواند به پایین خم کرده و سطج پشتی دست ها را بر روی هم قرا رداده به هم فشار دهد. وقتی دست حدود ۶۰-۳۰ ثانیه در این وضعیت می ماند انگشتان دست شروع به گزگز می کنند. البته مثبت نشدن تست فالن دلیل بر رد تشخیص سندروم کانال کارپ نیست.
فتق دیسک Disc hernia به معنای بیرون زدگی قسمت مرکزی دیسک بین مهره است. دیسک بین مهره ای در ستون فقرات از دو قسمت تشکیل شده است. یک قسمت مرکزی ژلاتینی و یک قسمت حلقوی محکم در دور آن. وقتی بر اثر یک حرکت نابجا در ستون مهره قسمت حلقوی پاره می شود هسته ژلاتینی می تواند از محل پارگی به بیرون بزند. این حرکت به بیرون را فتق می گویند. فتق دیسک بین مهره ای می تواند موجب فشار به ریشه عصبی و در نتیجه بروز علائم سیاتیک شود.
فلکسور Flexor نام تاندون های خم کننده اندام فوقانی یا تحتانی هستند. یک تاندون فلکسور تاندونی است که یک مفصل را از حالت باز و کشیده و مستقیم یا اکستنشن Extension به حالت خم و جمع شده یا فلکشن Flexion درمی آورد.
فلکشن Flexion به معنای خم شدن یا خم کردن یک مفصل است. بطور مثال وقتی فرد ساعد خود را به بازو نزدیک می کند حرکتی که انجام داده است فلکسیون یا فلکشن مفصل آرنج و یا وقتی ساق خود را به ران نزدیک می کند در واقع فلکسیون یا فلکشن مفصل زانو را انجام داده است.
فمور Femur به معنای استخوان ران است. استخوان ران یا فمور بلندترین استخوان بدن بوده و بین لگن و ساق قرار دارد. مفصل بالای استخوان فمور را مفصل ران و مفصل پایینی آن را زانو می نامند.
فمورال Femoral به معنی منسوب به فمور یا استخوان ران است.
فیبولا Fibuia نام دیگر استخوان نازک نی است. استخوان فیبولا یا نارک نی استخوان نازک تر ساق است. استخوان فیبولا در قسمت پایین برجسته تر شده و قوزک خارجی مچ پا را می سازد. استخوان فیبولا یا نازک نی تاثیر چندانی در تحمل وزن توسط ساق ندارد.
فیزیوتراپی Physiotherapy یا درمان فیزیکی به مجموعه ای از اقدامات درمانی می گویند که هدف عمده آنها بازگرداندن حرکت طبیعی و بدون درد به اندام است.
فیکساتور خارجی External fixator نوعی ابزار فلزی است که از آن برای بی حرکت کردن قطعات شکسته شده استخوان استفاده می شود.
فینکل اشتاین Finkelstein test نام یک تست بالینی است که از آن در تشخیص بیماری دکرون استفاده میشود. تست فینکل اشتاین به این صورت انجام میشود که پزشک ابتدا شست دست بیمار را در حالت خم شده نگه داشته و سپس مچ دست وی را به سمت استخوان اولنا خم میکند. در صورتیکه این حرکات موجب بروز درد در قسمت خارجی مچ دست شود تست مثبت تلقی میشود. مثبت شدن تست فینکل اشتاین از نشانه های بیماری دکرون است.
علامت تینل Tinel’s sign به معنای احساس گزگز پوست بدنبال ضربه آرام دست پزشک به بدن است. علامت تینل نشانه تحریک یک عصب پوستی است. بطور مثال در سندروم کانال کارپ ضربه انگشت دست پزشک به مج دست بیمار موجب احساس برق گرفتگی و سوزن سوزن شدن در انگشتان دست می شود.
علامت هومن Homans sign یکی از نشانه های لخته شدن خون در ورید های عمقی ساق است. علامت هومن در واقع معاینه ای است که پزشک انجام می دهد، به این صورت که پزشک ابتدا زانوی بیمار را صاف کرده و سپس کف پای بیمار را به ناگهان به پشت خم می کند. در این حال اگر در مچ پای بیمار مقاومتی در مقابل حرکت به عقب ایجاد شد می گویند علامت هومن مثبت شده است. البته منفی شدن علامت هومن رد کننده لخته خون در ساق نیست.
صفحه رشد Growth plate نام صفحه ای غضروفی است که در انتهای استخوان ها قرار دارد.
یووینگ Ewing نام یک نوع سرطان بدخیم استخوان است. به آن سارکوم یوینگ هم می گویند.
هالوکس والگوس Hallux valgus نوعی تغییر شکل یا دفرمیتی در انگشت شست پا است.
همیت Hamate نام یکی از استخوانچه های کارپ در مچ دست است. به همیت استخوان چنگکی هم می گویند چون بر روی آن یک برجستگی بصورت قلاب یا چنگک وجود دارد. استخوان همیت در ردیف دیستال استخوان های کارپ یعنی ردیفی که به کف دست نزدیک تر است قرار دارد.
هومروس Humerus نام دیگر استخوان بازو است. هومروس از استخوان های بلند است که در بالا مفصل شانه و در پایین مفصل آرنج را می سازد. بالای آن سر استخوان هومروس و در پایین آن کندیل ها قرار دارند.
هیپوتنار Hypothenar نام یک برجستگی عضلانی در کف دست است. کف دست انسان دو برجستگی دارد که بر اثر توده عضلانی بوجود آمده است. برجستگی تنار در سمت انگشت شصت و برجستگی هیپوتنار در سمت انگشت کوچک دست قرار دارد. در برجستگی هیپوتنار عضلاتی قرار دارند که موجب حرکت انگشت کوچک دست و متاکارپ آن می شوند. عضلات هیپوتنار از عصب اولنار عصب گیری می کنند.
واروس Varus نوعی تغییر شکل مفصل و به معنی انحراف یک مفصل به داخل است. در واروس، استخوانی از مفصل که از ریشه اندام دورتر است به سمت داخل منحرف می شود.
والگوس Valgus نوعی تغییر شکل مفصل و به معنی انحراف یک مفصل به خارج است. در والگوس، استخوانی از مفصل که از ریشه اندام دورتر است به سمت خارج منحرف می شود.
نازک نی نام استخوان نازک ساق است.
ناویکولار Navicular bone نام یکی از استخوان های تارس در کف پا است. استخوان ناویکولار یا ناوی در جلوی استخوان قاپ یا تالوس قرار گرفته و شکل خمیده و قوسی شکلی دارد. در جلوی این استخوان، استخوانچه های کونئیفرم قرار گرفته اند. یه استخوان اسکافوئید در مچ دست هم استخوان ناویکولار یا ناوی می گویند.
نخاع Spinal cord قسمتی از دستگاه عصبی مرکزی است که از مغز خارج شده و در زیر آن قرار دارد. نخاع در درون ستون مهره قرار داشته و به توسط آن محافظت می شود. از نخاع اعصابی خارج می شود که به اندام و دیگر اعضا می روند. این اعصاب را ریشه های عصبی می نامند. از نخاع در مقابل هر مهره دو ریشه عصبی خارج می شود که از بین مهره های مجاور به بیرون می روند.
نقرس Gout نام یک بیماری متابولیکی است که بر اثر افزایش سطح اسید اوریک خون ایجاد می شود.
نقرس کاذب Pseudogout نوعی بیماری متابولیکی است که بر اثر رسوب کریستال های فسفات کلسیم در مفاصل ایجاد می شود.
نکروز Necrosis نکروز به معنی مردن سلول های یک بافت است. نکروز بافت معمولا بر اثر قطع جریان خون آن ایجاد می شود. گاهی اوقات عفونت ها و یا مواد شیمیایی هم می توانند موجب نکروز بافت شوند. در صورت نکروز وسیع در یک بافت ممکن است نیاز به خروج آن بافت توسط عمل جراحی وجود داشته باشد.
نکروز آسپتیک Aseptic necrosis به معنی مردن سلول های یک بافت بدون وجود یک منشا عفونی است. مهمترین علل نکروز آسپتیک در بافت ها قطع خونرسانی به بافت است. گاهی اوقات مواد شیمیایی مانند بعضی داروها یا سموم می توانند موجب بروز نکروز آسپتیک شوند.
نکروز آوازکولار به معنی مردن سلول های یک بافت بر اثر قطع جریان خون آن است.
نوروپاتی Neuropathy به معنای آسیب به اعصاب محیطی ( اعصاب خارج از مغز و نخاع) است. نوروپاتی موجب بروز درد و بی حسی در دست و یا پا می شود. علت نوروپاتی می تواند ضربه، عفونت، بیماری های متابولیک مانند دیابت و یا تاثیر سموم باشد. نوروپاتی می تواند موجب اختلال در عملکرد اعصاب حرکتی، حسی و یا اعصاب اتونوم شود. اختلال اعصاب حرکتی موجب کاهش قدرت عضلات، اختلال در اعصاب حسی موجب کاهش حس لمس و اختلال در اعصاب اتونوم و یا خود مختار موجب مشکلاتی در عملکرد قلب، عروق خونی، مثانه و دستگاه گوارش می شود.
نوروپارکسی Neuropraxia نوعی اختلال در عملکرد اعصاب محیطی است. در نوروپارکسی بدنبال ضربه وارده به عصب هدایت الکتریکی در آن بطور موقت از بین می رود و در نتیجه عصب موقتا فلج می شود. این فلجی ۸-۶ هفته طول می کشد. نوروپارکسی معمولا بدنبال ضربات شدیدی که به اندام وارد می شود بوجود می آید.
نوروتمزیس Neurotmesis نوعی آسیب اعصاب محیطی است. در نوروتمزیس هم عصب و هم غلاف عصب آسیب می بینند. این آسیب می تواند بدنبال شکستگی های استخوان و یا بدنبال پارگی بر اثر اجسام تیز ایجاد شود. بدنبال آسیب عصب در نوروتمزیس، فلجی بوجود می آید و کارکرد عصب بعد از آن هیچگاه به حالت اول باز نمی گردد.
نوروما Neuroma به معنی رشد بیش از حد سلول های عصبی است. نوروما ممکن نوعی تومور خوش خیم باشد با این حال بیشتر بدنبال آسیب اعصاب محیطی بوجود می آید. بدنبال ضربه و پاره شدن عصب، رشد موضعی عصب پاره شده می توان یک برجستگی را در محل پارگی بوجود آورد که به آن نوروما می گویند. مورتون نوروما نوعی رشد بیش از حد اعصاب کف پایی است که موجب درد در ناحیه پنجه پا می شود.
نوروم مورتون Morton neuroma بزرگ و برجسته شدن عصبی است که از کف پا عبور کرده و به انگشتان می رود.
نیمه دررفتگی Subluxation به دررفتگی خفیف یا ناقص می گویند. در نیمه دررفتگی سطوح مفصلی گرچه در وضعیت آناتومیک طبیعی در کنار هم نیستند ولی کاملا هم از هم جدا و دور نشده اند. نیمه دررفتگی مفاصل می تواند بدنبال ضربه ایجاد شده و موجب درد و تورم آنها شود. گاهی اوقات نیمه دررفتگی بصورت مادرزادی وجود دارد و یا بر اثر عفونت بوجود می آید.
مارفان Marfan’s syndrome نام بیماری ژنتیکی و مادرزادی است. در این بیماری به علت اختلالی بر روی کروموزوم شماره ۱۵ پروتئین خاصی در بافت همبند به درستی تولید نشده و در نتیجه این بافت ضعیف می شود. بیماری مارفان در بسیاری اوقات بصورت فامیلی به فرزندان منتقل می شود. بیمار مبتلا به مارفان قد بلند و اندام های کشیده داشته و مفاصل آنها قابلیت انعطاف زیادی دارد. انگشتان بلند از علائم سندروم مارفان است.
مافوچی Maffucci’s syndrome بیماری است که مشخصه آن وجود تومورهای کندروم و همانژیوم به همراه هم در بدن فرد بیمار است. کندروم یا انکندروم نوعی تومور خوش خیم استخوانی است که جنس آن از غضروف است. همانژیوم هم نوعی تومور خوش خیم از جنس عروق خونی است. در بیماری مافوچی تومورهای انکندروم بصورت متعدد در کف دست و انگشتان دست بیمار وجود داشته و موجب تغییر شکل آنها می شود. هم در بیماری مافوچی و هم در بیماری اولیر تومورهای انکندروم متعدد وجود دارند ولی در بیماری مافوچی تومورهای همانژیوم متعدد هم در بیمار دیده می شوند.
مانیپولاسیون یا دستکاری مفصل نام روشی است که در درمان بعضی مشکلات سیستم اسکلتی بکار برده می شود.
مایع سینوویال Synovial fluid نام دیگر مایع مفصلی است. مایع سینوویال از سلول های سینوویال ترشح می شوند. این سلول ها بصورت لایه ای سطح داخلی کپسول مفصلی را پوشانده اند. مایع سینوویال دو وظیفه عمده دارد. یکی اینکه با انتقال اکسیژن و مواد غذایی وظیفه تغذیه سلول های غضروف مفصل را به عهده می گیرد. وظیفه دیگر مایع سینوویال لیز و لغزنده کردن سطح غضروف برای کاهش اصطکاک است.
متاتارس Metatarsus به استخوان های کف پا می گویند. متاتارس ها پنج استخوان بلند هستند که در کف پا قرار گرفته اند. این استخوان ها از یک طرف به استخوانچه های تارس و از طرف دیگر به فالانکس های انگشتان پا مفصل می شوند.
متاتارسوفالانژیال Metatarsophalangeal مفصل بین استخوان های متاتازس و استخوان های فالانکس هستند. متاتارس ها پنج استخوان بلند هستند که در کف پا قرار دارند. هر انگشت پا سه استخوان دارد که به آنها فالانکس می گویند. وقتی روی پنجه پا بلند می شویم محکم ترین قسمتی از کف پا که روی زمین تکیه می کند مفاصل متاتارسوفالانژیال هستند.
متاستاز Metastasis به معنی انتقال سلول های سرطانی به مناطق دور از تومور اولیه است.
متافیز Metaphysis قسمتی از استخوان های بلند می باشد که در مجاورت دیافیز قرار گرفته است. استخوان های بلند از سه قسمت تشکیل شده اند. قسمت وسط که بسیار محکم است را دیافیز می نامند. دو سر استخوان که قدری بزرگتر و برجسته تر است را اپی فیز می گویند. بین اپی فیز و دیافیز قسمتی از استخوان قرار گرفته که از جنس استخوان اسفنجی یا کنسلوس است. به این قسمت از استخوان متافیز می گویند. بین متافیز و اپی فیز صفحه رشد قرار گرفته است.
متاکارپ Metacarpal bone نام استخوان های بلندی است که در کف دست قرار دارند. در کف هر دست پنج استخوان متاکارپ قرار دارد. این استخوان ها در بالا به استخوانچه های کارپ و در پایین به فالانکس های انگشتان متصل می شوند. متاکارپ ها حرکت زیادی ندارند بجز متاکارپ اول که مربوط به شست بوده و بسیار متحرک است.
متاکارپوفالانژیال Metacarpophalangeal نام مفصاصل بین کف دست و انگشتان است. در کف دست استخوان های متاکارپ قرار دارند و استخوان های انگشتان را فالانکس می نامند. هر انگشت سه بند و بنابراین سه فالانکس دارد. هر متاکارپ با یک بند مفصل می شود. مفصل بین هر متاکارپ و اولین فالانکس هر انگشت را مفصل متاکارپوفالانژیال می نامند.
مدیال Medial به معنی نزدیکتر به صفحه محوری بدن است. اگر یک صفحه فرضی را رسم کنیم بطوری که بدن انسان را به دو قسمت کاملا مساوی چپ و راست تقسیم کند آنگاه جسمی که به این صفحه نزدیکتر است در مدیال جسمی است که از این صفحه دورتر قرار گرفته است.
مدیان Median یا میانی نام یک عصب در ناحیه ساعد و مچ دست است. عصب مدیان حس کف و سطح کفی انگشتان دست و بعضی حرکات انگشتان را کنترل می کند. در سندروم کانال کارپ عصب مدیان در ناحیه مچ دست تحت فشار قرار گرفته و کارکرد آن مختل می شود. عصب مدیان در بریدگی های مچ دست در خطر آسیب قرار دارد.
مفصل شارکو Charcot joint نام نوعی تغییر شکل در مفصل است.
مک موری McMurray test نام یک تست یا آزمایش بالینی در تشخیص آسیب منیسک زانو است. برای انجام این معاینه بالینی، بیمار به پشت بر روی تخت دراز می کشد. پزشک ابتدا زانوی بیما را خم کرده، با یک دست زانو را گرفته و با دست دیگر کف پای بیمار را به سمت خارج کشیده و به سمت خارج می چرخاند و سپس به آرامی زانوی بیمار را صاف می کند. اگر در حین صاف شدن زانو صدای کلیک یا درد ناگهانی در زانو ایجاد شده تست یا آزمایش مثبت تلقی می شود. تست مک موری مثبت همیشه نشانه آسیب منیسک نیست و همه آسیب های منیسک تست مک موری مثبت ندارند.
منیسک Meniscus ساختمان های هلالی شکلی از جنس شبیه غضروف هستند که در داخل مفصل زانو قرار دارند. در هر زانو دو منیسک وجود دارد. وظیفه اصلی منیسک ها کمک به حفظ پایداری مفصل زانو و جذب ضربات شدیدی است که به مفصل وارد می شود. پارگی منیسک از آسیب های مهم زانو است.منیسکتومی Meniscectomy نوعی روش جراحی است که در آن منیسک از داخل زانو خارج می شود. منیسکتومی می تواند کامل یا توتال باشد که در آن تمام منیسک آسیب دیده از زانو خارج می شود و یا ممکن است پارشیل Partial باشد که در آن فقط قسمتی از منیسک آسیب دیده خارج می شود. امروزه اکثر اعمال جراحی منیسکتومی معمولا با استفاده از آرتروسکوپ انجام می گردند.
مورکیو Morquio disease نام بیماری ژنتیکی است که بر اثر اختلالی متابولیکی ایجاد می شود.
مهره Vertebral bone واحد تشکیل دهنده ستون فقرات است. ستون مهره از پشت سر هم قرار گرفتن بیش از سی مهره تشکیل شده است. شکل و اندازه مهره ها متفاوت است. مهره های ناحیه کمر بزرگ و قوی هستند. در داخل مهره ها نخاع و ریشه های عصبی نخاع قرار دارند.
میلوگرافی Myelography نوعی روش تصویربرداری پزشکی است. در میلوگرافی ماده خاصی به درون مایع مغزی نخاعی که اطراف نخاع را فراگرفته تزریق می شود. تزریق در ناحیه کمر صورت گرفته و سپس از ستون مهره عکسبرداری می شود. این روش تصویربرداری برای تشخیص ضایعاتی است که به نخاع فشار وارد می کنند. در قدیم برای تشخیص هرنی دیسک بطور وسیعی از میلوگرافی استفاده می شد ولی امروزه ام آر آی تا حدود زیادی جای میلوگرافی را گرفته است.
میلوم Myeloma سرطان دسته ای از سلول های مغز استخوان به نام پلاسماسل است. ابتلا به میلوم موجب اختلال در کارآیی مغز استخوان شده و متعاقب آن کم خونی، کم شدن گلبول های سفید و کم شدن پلاکت ها بوجود می آید. کم شدن گلبول های سفید موجب افزایش احتمال عفونت و کاهش پلاکت ها موجب افزایش تمایل به خونریزی در بدن می شود. علائم دیگر ابتلا به میلوم شامل درد های استخوانی، افزایش احتمال شکستگی و آسیب به کلیه است.
میوزیت Myositis به معنای التهاب عضله است. علت میوزیت در غالب اوقات بیماری های خود ایمنی است. مصرف استاتین که نوعی داروی پایین آورنده کلسترول خون است هم میتواند موجب بروز میوزیت شود. بالا رفتن آنزیم کراتین کیناز در خون از علائم میوزیت است.
لازک Lasegue’s sign نام یک تست بالینی است که معمولا در تشخیص هرنی دیسک بین مهره ای از آن استفاده می شود. انجام تست لازک به این صورت است که بیمار به پشت خوابیده و پزشک بدون اینکه زانو را خم کنده تمام ساق و ران بیمار را به بالا می برد. در صورتیکه بالا بردن پای بیمار موجب بروز درد تیرکشنده در ساق شود تست لازک مثبت تلقی می شود. البته تست لازک مثبت همیشه نشانه وجود هرنی یا فتق دیسک نیست ولی در اکثر بیماران مبتلا به هرنی دیسک مثبت می شود.
لترال Lateral به معنی دورتر به صفحه محوری بدن است. اگر یک صفحه فرضی را رسم کنیم بطوری که بدن انسان را به دو قسمت کاملا مساوی چپ و راست تقسیم کند آنگاه جسمی که از این صفحه دورتر است در لترال جسمی است که به این صفحه نزدیکتر قرار گرفته است. بطور مثال شانه در لترال ریه قرار گرفته است.
لگن خاصره Pelvis یا به اختصار لگن قسمتی از دستگاه اسکلتی بدن انسان است که بین ستون مهره و استخوان های ران قرار گرفته است. لگن خاصره از کنار هم قرار گرفتن سه استخوان تشکیل شده است. در هر طرف آن یک استخوان بزرگ که به آن استخوان بی نام Innominate bone میگویند قرار دارد. استخوان بی نام خود از سه قسمت ایلیوم، ایسکیوم و پوبیس تشکیل شده است. در قسمت پشت لگن خاصره استخوان خاجی یا ساکروم Sacrum قرار گرفته است. حفره استابولوم که جزء بالایی مفصل ران است قسمتی از لگن خاصره است.
لونیت Lunate نام یکی از استخوانچه های کارپ در ناحیه مچ دست است. استخوانچه های کارپ هشت عدد هستند که در دو ردیف چهارتایی قرار گرفته اند. استخوان لونیت در ردیف پرگزیمال یعنی آنکه به ساعد نزدیک تر است قرار دارد. لونیت بین اسکافوئید و تری کتروم قرار گرفته و به شکل هلالی است به همین خاطر به آن استخوان هلالی هم می گویند. نکروز یا سیاه شدن استخوان لونیت را بیماری کین باخ می گویند.
لیپوم Lipoma یک نومور خوش خیم از جنس بافت چربی است. لیپوم ها میتوانند در زیر پوست باشند که در این صورت به توسط بیمار قابل لمس هستند و یا می توانند عمقی تر باشند. تومور لیپوم معمولا مشکلی برای بیمار بوجود نمیاورد ولی در صورت نیاز می توان آنها را توسط عمل جراحی از بدن خارج کرد. در تصویر این صفحه یک لیپوم پشت شانه دیده می شود.
لیسفرانک Lisfranc نام مفصلی در کف پا است. مفصل تارسومتاتارس در کف پا را مفصل لیسفرانک هم می گویند. این مفصل بین تعدادی از استخوان های تارس (استخوان های کونئیفرم و کوبوئید) و استخوان های متاتارس قرار دارد. شکستگی و دررفتگی مفصل تارسومتاتارس را شکستگی دررفتگی لیسفرانک هم می گویند. در واقع مفاصل بین متاتارس ها و استخوانچه های پشت آن را لیسفرانک می گویند.
لیگامان یا رباط نوار بافتی محکمی است که در اطراف مفصل قرار دارد.
گانگرن Gangrene یا قانقاریا به معنی مردن یک عضو یا اندام است. علت آن معمولا نرسیدن خون کافی به عضو و یا عفونت می باشد. گانگرن انواع مختلفی داشته و می تواند خشک، تر و یا گازدار باشد. در اندام های حرکتی گانگرن معمولا در انتهای اندام یعنی انگشتان دیده می شود.
گانگلیون Ganglion نوعی تومور خوش خیم بافت نرم است.
گچ اسپایکا Spica cast نوعی قالب گچی است که دور تا دور تنه و هر دو ران بیمار را می گیرد. گچ اسپایکا نوعی گچ نیست بلکه نوعی روش گچ گیری است. از گچ اسپایکا در درمان دررفتگی مادرزادی سر استخوان ران و درمان شکستگی های ران بچه ها استفاده می شود.
گچ گیری Casting یک روش درمانی ارتوپدی است. در گچ گیری پزشک با استفاده از گچ ارتوپدی سعی در بی حرکت کردن مفصل آسیب دیده یا استخوان شکسته شده می کند. امروزه برای گچ گیری بجای گچ بیشتر از نوارهای فایبرگلاس استفاده می شود.
گچ مینروا Minerva cast نوعی روش گچ گیری است که سر و تنه بیمار در یک قالب گچی قرار می گیرد. گچ مینروا در درمان تورتیکولی و شکستگی های گردن بکار برده می شود. در این روش گچ گیری دور تا دور تمام سر بیمار (بجز صورت و گوش ها) و تنه بیمار با گچ پوشانده می شود. امروزه بدلیل پیشرفت تکنیک های جراحی کمتر از گچ مینروا استفاده می شود.
گرافت استخوانی Bone graft به معنی استخوانی است که از یک مکان به مکان دیگر انتقال داده می شود.
گزانتوم Xantoma نوعی تومور خوش خیم بافت نرم است.
گلنوئید Glenoid قسمتی از استخوان کتف است. قسمت خارجی استخوان کتف یا اسکاپولا به شکل یک کاسه با گودی اندک است که به آن حفره گلنوئید می گویند. حفره گلنوئید با سر استخوان بازو مفصل شانه را درست می کند.
گیلن باره Guillain barre نوعی بیماری اعصاب محیطی است. این یک بیماری خود ایمنی است. در گیلن باره ابتدا ساق های بیمار احساس ضعف و سستی می کنند و سپس این ضعف به دست ها و تنه و حتی صورت پیشرفت می کند. این پیشرفت ممکن است در عرض چند ساعت تا چند روز ایجاد شود. در گیلن باره ممکن است احساس درد و اجساس گزگز در اندام ها هم وجود داشته باشد. در این بیماری ممکن است اختلال بلع و اختلال تنفسی هم ایجاد شود و احتمال مرگ بیمار به علت این مشکلات وجود دارد.
کاپیتلوم Capitellum نام قسمتی از سطح مفصلی پایینی استخوان بازو است. استخوان بازو در قسمت پایین پهن تر شده و با استخوان های ساعد مفصل می شود. کاپیتلوم یک برجستگی مدور به شکل قسمتی از یک نیمکره است که تمام سطح رویی آن را غضروف پوشانده است. کاپیتلوم در کنار سر استخوان رادیوس (زند زبرین) قرار گرفته و با آن مفصل می شود. درمان مناسب شکستگی های کاپیتلوم بسیار مهم است و بد جوش خوردن آن موجب آرتروز مفصل آرنج می گردد.
کاپیتیت Capitate نام یکی از استخوانچه های مچ دست است. در مچ دست هشت استخوان کوچک که به آنها استخوانچه هم می گویند در دو ردیف قرار گرفته اند. استخوان کاپیتیت بزرگترین استخوانچه مچ دست یا کارپ است. این استخوان در ردیف دیستال یا ردیفی که به کف دست نزدیک تر است در وسط و بین استخوانچه های تراپزوئید و همیت قرار گرفته است.
کارپ Carpus قسمتی از اندام است که بین ساعد و کف دست قرار گرفته است. کارپ از هشت استخوان یا استخوانچه تشکیل شده که در ناحیه مچ دست قرار گرفته اند. استخوان های کارپ موجب افزایش توانایی مچ دست در حرکت به طرفین و چرخش می شوند.
کارپومتاکارپ Carpometacarpus نام دسته ای از مفاصل است که بین استخوان های کارپ و متاکارپ قرار گرفته اند. کارپ هشت استخوان یا استخوانچه است که در ناحیه مچ دست قرار گرفته اند و متاکارپ ها پنج استخوان بلند کف دستی هستند.
کال Calus به بافتی می گویند که بعد از شکستگی استخوان بوجود می آید. کال در ابتدا از جنس غضروف است ولی بتدریج تبدیل به استخوان می شود. کال استخوانی ایجاد شده موجب می شود تا قطعات شکسته شده استخوان به یکدیگر متصل شوند. کال مانند چسب، استخوان های شکسته شده را به هم می چسباند ولی مقدار این چسب در ابتدا بسیار زیاد بوده و در اطراف محل شکستگی هم وجود دارد. بعد از مدتی قسمت های اضافی کال استخوانی توسط بدن جذب می شود.
کالکانئوس Calcaneus نام دیگر استخوان پاشنه است. استخوان کالکانئوس یا پاشنه در زیر استخوان قاپ یا تالوس قرار گرفته است. کالکانئوس یا پاشنه بزرگترین استخوان کف پا است. این استخوان اسفنجی در زیر استخوان قاپ یا تالوس قرار گرفته است. قسمت عمده نیروی وزن انسان در حین راه رفتن بر روی استخوان کالکانئوس وارد می شود. استخوان کالکانئوس در جلو با استخوان کوبوئید مفصل می شود.
کانال کارپ Carpal tunnel canal نام یک مجرا در ناحیه مچ دست است که در یک طرف آن استخوانچه های کارپ و در طرف دیگر آن رباط عرضی مچ دست قرار گرفته است. از درون کانال مچ دستی یا کانال کارپ ۹ تاندون و یک عصب مدیان عبور می کند. اهمیت کانال مچ دستی یا کانال کارپ وقتی است که این کانال به عللی تنگ شده و به عصب مدیان که از آن عبور می کند فشار وارد می کند. این فشار موجب بروز بیماری خاصی به نام سندروم کانال کارپ می شود.
کانال نخاعی Vertebral canal به فضای استخوانی می گویند که نخاع در درون آن قرار دارد. کانال نخاعی از پشت سر هم قرار گرفتن مهره های ستون فقرات درست می شود. درون هر مهره یک فضای خالی یا مجرای استخوانی وجود دارد و پشت سر هم قرار گرفتن مهره ها موجب می شود تا این مجاری پشت سر هم قرار گرفته و کانال نخاعی را درست کنند.
کپسول مفصلی Joint capsule بافت پرده ای شکلی است که اطراف مفصل را فرا می گیرد. کپسول مفصلی مانند کیسه ای استوانه ای شکل است که مفصل در درون آن قرار می گیرد. دو طرف این کیسه استوانه ای به استخوان های تشکیل دهنده مفصل متصل می شود. رباط های اطراف مفصل بر روی کپسول مفصلی قرار گرفته و به آن می چسبند و در مواردی با آن یکی می شوند. کپسول مفصلی یکی از عوامل پایداری مفصل است.
کشش استخوانی Skeletal traction یا کشش اسکلتال نوعی کشش است که در درمان بعضی شکستگی ها بکار می رود. در کشش استخوانی یک میله فلزی به قطر ۶-۳ میلیمتر بصورت عرضی از یکی از استخوان های اندام عبور داده می شود. دو طرف این میله که از پوست بیرون است به توسط یک کمان فلزی و ریسمان به وزنه ای متصل می شود. کشش وزنه موجب می شوند قطعات شکستگی تا حدودی در وضعیت بهتری نسبت به هم قرار گیرند. امروزه از کشش استخوانی بیشتر برای آمادگی بیمار قبل از جراحی استفاده می شود و از آن کمتر در درمان قزعی شکستگی ها کمک می گیرند.
کشش پوستی Skin traction نوعی کشش است که در شکستگی ها بکار می رود. کشش پوستی تشکیل شده از یک نوار چسب پهن که به دو طرف ساق بسته می شود بر روی این نوار چسب باند کشی قرار می گیرد. از قسمت پایین کشش پوستی ریسمانی خارج می شود که از طریق یک قرقره به ونه ای متصل می گردد. از کشش پوستی معمولا بصورت موقت در شکستگی های لگن استفاده می شود. هدف از آن بی حرکت کردن اندام تحتانی است. کشش پوستی می تواند تا حدی درد ناشی از شکستگی را کمتر کند. بندرت از کشش پوستی به عنوان جزئی از دزمان شکستگی های لگن و ران بچه ها استفاد می شود.
کشکک نام استخوانی در جلوی زانو است. نام دیگر آن پتلا است.
کلاب فوت نام بیماری مادرزادی است که موجب تغییر شکل کف پا می شود.
کلاپس مهره Vertebral collapse به معنی خرد شدن مهره در ستون فقرات است. کلاپس مهره معمولا بدنبال استئوپروز و پوکی استخوان مهره ایجاد می شود. پوکی استخوان مهره موجب ضعیف شدن آن شده و مهره در زیر فشار وزن تنه در خود خرد می شود. این کلاپس و خرد شدگی مهره در قسمت جلوی مهره بیشتر بوده و موجب کاهش ارتفاع جلوی آن می شود. گاهی اوقات کلاپس در مهره سالمی ایجاد می شود که ضربه شدیدی به آن وارد شده است.
کلاهک چرخاننده یا روتاتور کاف نام دسته ای از عضلات در ناحیه شانه است. توضیح آن را در روتاتور کاف بخوانید.
کلیپل فایل Klippel feil syndrome نام یک بیماری مادرزادی گردن است. در بیماری کلیپل فایل دو مهره ستون فقرات گردنی به هم چسبیده اند. این بیماری موجب کوتاه شدن و محدودیت حرکتی در گردن می شود. بیماری کلیپل فایل ممکن است همراه با اسکولیوز، اسپینا بیفیدا، شکاف کام و مشکلاتی در کلیه و قلب باشد.
کمپارتمان Compartment به یک فضای بسته ای در اندام می گویند که حاوی بافت هایی است. هر اندام به چند کمپارتمان تقسیم می شود. بطور مثال ساق چهار کمپارتمان دارد. دیواره کمپارتمان معمولا پرده بافتی نازک ولی محکمی است که روی دسته از عضلات را می پوشاند. در داخل هر کمپارتمان بجر عضلات، استخوان و عروق و اعصاب هم قرار دارند.
کمربند شانه ای Shoulder girdle به استخوان هایی می گویند که اندام فوقانی از طریق آنها به تنه متصل می شود. در انسان کمربند شانه ای شامل دو استخوان اسکاپولا و ترقوه است. اسکاپولا یا استخوان کتف به توسط مفصل استرنوکلاویکولر به استخوان ترقوه متصل می شود. استخوان اسکاپولا در پشت و استخوان ترقوه در جلوی قفسه سینه قرار دارند.
کنتراکچر Contracture به معنای کوتاه شدن طول عضلات، تاندون ها و یا رباط ها است. کنتراکچر علل گوناگونی دارد ولی زمینه ساز اصلی آن بیحرکتی طولانی مدت مفصل بعد از آسیب یا بیماری است. در صورتیکه کنتراکچر کم باشد ممکن است با انجام نرمش های کششی بتوان آن را برطرف کرد ولی در صورت شدید بودن، درمان آن نیازمند انجام عمل جراحی است.
کندروکلسینوز Chondrocalcinosis بیماری است که مشخصه آن رسوب مولکول های کلسیم پیروفسفات در مفاصل و بدنبال آن تخریب مفصل است. کندروکلسینوز بیشتر در مفاصل زانو و مچ دست بوجود می آید. کندروکلسینوز ممکن است هیچ علائمی نداشته باشد و یا ممکن است موجب بروز تورم و درد مفصل شود.
کندرولیز Chondrolysis به معنای از بین رفتن لایه غضروفی سطح مفصل است. در کندرولیز غضروف مفصل بسرعت از بین رفته و بیمار دچار درد و محدودیت حرکتی در مفصل می شود. کندرولیز علل متفاوتی دارد.
کندروم یا انکندروم نوعی تومور خوش خیم استخوان و از جنس غضروف است.
کندرومالاسی Chondromalacia یا نرمی غضروف نوعی بیماری غضروف است. شایع ترین محل بروز کندرومالاسی در استخوان کشکک است. در این بیماری غضروف سطح مفصلی خراب شده و سطح صاف و یکنواخت آن نامنظم می گردد. کندرومالاسی کشکک یکی از علل شایع درد زانو است.
کندیل Condyle نام برجستگی انتهایی بعضی استخوان های بلند است. انتهای پایینی استخوان بازو و ران و انتهای بالایی استخوان درشت نی بزرگ و برجسته و پهن می شوند. این برجستگی را کندیل می گویند. در هر کدام ار نواحی ذکر شده، یک کندیل داخلی و یک کندیل خارجی وجود دارد.
کوبوئید Cuboid نام یکی از استخوانچه های کف پا در ناحیه تارس است. استخوان کوبوئید با استخوان های پاشنه (کالکانه) و ناویکولر و کونئیفرم خارجی و متاتارس های چهارم و پنجم مفصل می شود. مفاصل بین استخوان کوبوئید و استخوان های متاتارس را مفاصل تارسومتاتارس می گویند.
کوبیتوس واروس Cubitus varus نوعی تغییر شکل یا دفرمیتی آرنج بصورت انحراف به داخل است. در کوبیتوس واروس امتداد ساعد نسبت به امتداد بازو به سمت داخل منحرف شده است. این دفرمیتی یا تغییر شکل از عوارض شناخته شده شکستگی های سوپراکندیلر بچه ها است. درمان کوبیتوس واروس در صورت نیاز، عمل جراحی استئوتومی است.
کوبیتوس والگوس Cubitus valgus نوعی تغییر شکل یا دفرمیتی آرنج بصورت انحراف به خارج است. در کوبیتوس والگوس امتداد ساعد نسبت به امتداد بازو بیشتر از حد معمول به سمت خارج منحرف شده است. این دفرمیتی یا تغییر شکل از عوارض شناخته شده شکستگی های کندیل خارجی بچه ها است. درمان کوبیتوس والگوس در صورت نیاز، عمل جراحی استئوتومی است. کوبیتوس والگوس شدید میتواند موجب اختلال در کارکرد عصب اولنار شود.
کوراکوئید Coracoid نام زائده ای در ناحیه شانه است. به آن زائده غرابی هم می گویند. زائده کوراکوئید بصورت یک برجستگی در جلوی استخوان کتف است. به این زائده رباط کوراکوآکرومیال و سر بلند تاندون دوسر بازویی متصل می شود.
کورتیکال Cortical نام نوعی جنس استخوان است. استخوان ممکن است کورتیکال یا کنسلوس باشد. استخوان کورتیکال استخوانی متراکم و سفت و محکم است و متخلخل نیست. جنس استخوان هایی که در ناحیه دیافیز استخوان های بلند ( ران، درشت نی، نازک نی، بازو، زند زبرین، زند زیرین) قرار گرفته اند کورتیکال است. در ناحیه متافیز هم رویه ای از استخوان کورتیکال یا متراکم روی استخوان اسفنجی را فرا گرفته است. حدود ۸۰ درصد از وزن کل استخوان های بدن انسان استخوان های کورتیکال هستند.
کورونال Coronal صفحه ای فرضی است که بدن را به دو قسمت جلو و عقب تقسیم می کند. تمام صفحات موازی با این صفحه را هم کورونال می نامند.
کورونوئید Coronoid نام زائده ای در ناحیه آرنج است. زائده کورونوئید در جلوی بالاترین قسمت استخوان اولنا یا زند زیرین قرار گرفته است. این برجستگی در واقع در لبه جلویی ناچ تروکلئار یا ناچ قرقره است. زائده کورونوئید محل اتصال عضله براکیالیس به استخوان اولنا بوده و ممکن است بر اثر انقباض شدید این عضله دچار شکستگی شود.
کوکسا پلانا Coxa plana به معنی پهن شدن سر استخوان ران است. سر استخوان ران بالاترین قسمت آن بوده و به شکل گرد و مانند یک کره است. شایعترین علت کوکسا پلانا ابتلا به بیماری پرتس در زمان کودکی است. کوکسا پلانا می تواند موجب افزایش احتمال ابتلا به آرتروز و ساییدگی در سنین بالا شود.
کوکسا وارا Coxa vara به معنای کم شدن زاویه بین گردن و تنه استخوان ران است. بین گردن و تنه استخوان ران زاویه ای حدود ۱۳۰ درجه وجود دارد. در بعضی بیماری ها مانند پرتس این زاویه کاهش یافته و موجب کوکساوارا می شود.
کوکسا والگا Coxa valga به معنای زیاد شدن زاویه بین گردن و تنه استخوان ران است. بین گردن و تنه استخوان ران زاویه ای حدود ۱۳۰ درجه وجود دارد. در بعضی بیماری ها مانند فلج مغزی و یا دیسپلازی های مفصل ران این زاویه می تواند کاهش یافته و موجب کوکساوالگا شود.
کوكسیکس Coccyx همان استخوان دنبالچه است. کوکسیکس از اتصال ۵-۳ استخوان کوچکتر درست شده و در زیر استخوان ساکروم یا خاجی قرار گرفته است. درد کوکسیکس را کوکسیدینی می گویند. این درد بسیاری از افراد را در موقع نشستن آزار می دهد.
کونچر Kuntcher نام نوعی ایمپلنت یا ابزار فلزی برای بی حرکت کردن شکستگی ران است. کونچر یک لوله فلزی است که در درون کانال استخوانی ران قرار گرفته و موجب بی حرکت شدن شکستگی ران می گردد. کونچر نوعی میله داخل استخوانی است و امروزه برای درمان شکستگی های ران معمولا از انواع دیگری از میله های داخل استخوانی استفاده می شود.
کونئیفرم Cuneiform نام سه استخوان کوچک یا استخوانچه در کف پا است. استخوان های کونئیفرم در جلوی استخوان ناویکولر قرار گرفته اند و با استخوان های متاتارس در کف پا مفصل می شوند.
کیست استخوانی Bone cyst به معنای ایجاد یک حفره در درون استخوان است. این حفره می تواند حاوی مایع یا خون باشد. کیست های استخوانی معمولا خوش خیم هستند. اگر کیست استخوان بزرگ باشد می تواند استخوان را ضعیف کرده و احتمال شکستگی را بیشتر کند.
کیست بیکر Baker cyst نوعی کیست سینوویال در پشت زانو است. این کیست بصورت یک برجستگی در پشت مفصل زانو است و بر اثر تجمع مایع سینوویال یا مایع مفصلی در درون کیسه ای بافتی بوجود می آید. کیست بیکر در افراد مبتلا به آرتروز بطور شایعی دیده می شود. کیست بیکر معمولا نیازی به درمان ندارد.
کیست سینوویال Synovial cyst یک کیسه بافتی محتوی مایع سینوویال است. شایع ترین کیست سینوویال گانگلیون نام دارد. گانگیلیون ها برجستگی هایی در سطح پشتی مچ دست هستند که بر اثر تجمع مایع سینوویال در درون یک کیسه بافتی بوجود می آید. کیست سینوویال خوش خیم بوده و معمولا مشکلی برای بیمار ایجاد نمی کند.
کیست منیسک Meniscal cyst یک کیسه بافتی است که درد اطراف منیسک زانو ایجاد می شود.
کیفواسکولیوز Kyphoscoliosis به معنای وجود همزمان کیفوز و اسکولیوز در ستون مهره است. کیفوز به معنای قوس ستون مهره به جلو و اسکولیوز به معنای قوس کناری ستون مهره است. پس در کیفواسکولیوز ستون فقرات بصورت مارپیچی در آمده که هم به جلو و هم به کنار خمیده شده است. کیفواسکولیوز معمولا بدنبال اختلالات عصبی بوجود میاید که موجب عدم هماهنگی در انقباض عضلات اطراف ستون مهره می شوند.
کیفوپلاستی Kyphoplasty نوعی عمل جراحی در ستون مهره است.
کیفوز Kyphosis به معنی انحراف ستون مهره به جلو است.
کین باخ Kienbock نکروز یا سیاه شدن استخوان لونیت در مچ دست است.